ورود
عطار
پرسش مرغان
پرسش مرغان
: بعد از آن مرغان دیگر سر به سر
حکایت پادشاهی که بسیار صاحب جمال بود
: پادشاهی بود بس صاحب جمال
حکایت اسکندر که خود به رسولی میرفت
: گفت چون اسکندر آن صاحب قبول
حکایت محمود و ایاز
: چون ایاز از چشم بد رنجور شد