گنجور

شمارهٔ ۹۰

ذوقی از حرف محبت بی صفای سینه نیست
طوطیان را تخته مشقی به از آیینه نیست
هر طرف چشم افکنی داغی به خون غلطیده است
هیچ باغ دلگشایی به ز چاک سینه نیست

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ذوقی از حرف محبت بی صفای سینه نیست
طوطیان را تخته مشقی به از آیینه نیست
هوش مصنوعی: شور و شوقی که از محبت در دل پیدا می‌شود، همانند زیبایی و صفای کلام نیست. برای طوطیان، گفتن و نوشتن بهتر از تماشای تصویر در آینه است.
هر طرف چشم افکنی داغی به خون غلطیده است
هیچ باغ دلگشایی به ز چاک سینه نیست
هوش مصنوعی: هر کجا که نگاه کنی، نشانه‌ای از رنج و درد پیدا می‌شود و هیچجای دلی شاد و خوشحالی وجود ندارد که از زخم‌های دل مردم به دور باشد.