گنجور

شمارهٔ ۷۳

داغ مشکینم که ناف لاله ها را سوخته است
از تب غیرت گل خورشید را افروخته است
آنچه بر رخساره او می نماید خال نیست
شبنم نازک دلی در آتش گل سوخته است

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

داغ مشکینم که ناف لاله ها را سوخته است
از تب غیرت گل خورشید را افروخته است
هوش مصنوعی: عشق و情感 شدیدی را تجربه می‌کنم که نشانه‌اش جراحتی مانند داغ مشکین است، که به خاطر آن حتی زیبایی لاله‌ها را هم تحت‌الشعاع قرار داد. این احساس شدید غیرت و عشق باعث شده که زیبایی خورشید در دلم شعله‌ور شود.
آنچه بر رخساره او می نماید خال نیست
شبنم نازک دلی در آتش گل سوخته است
هوش مصنوعی: آنچه بر چهره او پیدا است، لکه‌ای نیست؛ بلکه شبنمی از نازکی دل اوست که در آتش گل سوخته شده است.