گنجور

شمارهٔ ۶۶۹

ختم است بر خرام تو راه نظر زدن
چون آه صبحگاه به قلب جگر زدن
در خامشی گریز ز گفتار، زان که هست
آن گل به جیب ریختن، این گل به سر زدن

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ختم است بر خرام تو راه نظر زدن
چون آه صبحگاه به قلب جگر زدن
هوش مصنوعی: پایان کار نظر کردن به زیبایی توست، مانند لحظه‌ای که صبح به آرامی شروع می‌شود و قلب را می‌فشارد.
در خامشی گریز ز گفتار، زان که هست
آن گل به جیب ریختن، این گل به سر زدن
هوش مصنوعی: در سکوت از حرف زدن پرهیز کن، زیرا جمع کردن گل در جیب و زینت بخشیدن به سر هر کدام ویژگی‌های خاص خود را دارند و نباید به جای هم استفاده شوند.