گنجور

شمارهٔ ۶۶۶

بهار می گذرد، سیر گلستانی کن
به آشیان چه فرو رفته ای، فغانی کن
مباد خیره شود آرزوی خام طمع
به وقت خواب گل بوسه را نشانی کن!
ترا به خلق، تماشاییان شناخته اند
برای گلشن خود فکر باغبانی کن

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بهار می گذرد، سیر گلستانی کن
به آشیان چه فرو رفته ای، فغانی کن
هوش مصنوعی: بهار به سرعت سپری می‌شود، از زیبایی‌های گلستان بهره‌مند شو و از حالتی که در آن فرو رفته‌ای خارج شو و فریاد شادی سر بده.
مباد خیره شود آرزوی خام طمع
به وقت خواب گل بوسه را نشانی کن!
هوش مصنوعی: آرزوهای بی‌پایه و طمع‌کار نباید باعث شوند که در خواب، زیبایی و لحظات شیرین را نبینیم. تمام کاهلی‌ها و امیدهای ناچیز می‌توانند ما را از لذت‌های واقعی زندگی دور کنند.
ترا به خلق، تماشاییان شناخته اند
برای گلشن خود فکر باغبانی کن
هوش مصنوعی: تو را به عنوان زیبایی تماشایی می‌شناسند، بنابراین برای نگهداری و پرورش این زیبایی، به فکر مراقبت از باغ خود باش.