گنجور

شمارهٔ ۶۵۴

ز چهره تو چو خوشید نور می بارد
اگر تو در دل شبها ستاره بار شوی
به اعتبار جهان التفات اگر نکنی
به دیده همه کس ز اهل اعتبار شوی
اگر ز نعمت الوان به خون شوی قانع
چو نافه از نفس گرم مشکبار شوی
فریب وعده بی حاصلان مخور صائب
که همچو ساده دلان خرج انتظار شوی

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ز چهره تو چو خوشید نور می بارد
اگر تو در دل شبها ستاره بار شوی
هوش مصنوعی: از چهره‌ی تو نور و روشنی همچون خورشید می‌تابد، اگر تو در شب‌ها همچون ستاره بدرخشی.
به اعتبار جهان التفات اگر نکنی
به دیده همه کس ز اهل اعتبار شوی
هوش مصنوعی: اگر به ارزش‌ها و امور جهان توجه نکنی، در نظر دیگران به کسی با ارزش و معتبر تبدیل نخواهی شد.
اگر ز نعمت الوان به خون شوی قانع
چو نافه از نفس گرم مشکبار شوی
هوش مصنوعی: اگر از تنوع نعمت‌ها راضی باشی و به آنها قناعت کنی، مانند نافه‌ای خواهی بود که از بوی خوش عطر پر شده و نفس گرمش را هویدا می‌کند.
فریب وعده بی حاصلان مخور صائب
که همچو ساده دلان خرج انتظار شوی
هوش مصنوعی: به وعده‌های بی‌اساس افرادی که فقط حرف می‌زنند اعتماد نکن، زیرا ممکن است به سادگی دل‌های دیگران دچار توهم انتظار شوی.