گنجور

شمارهٔ ۵۸۹

صبر مرا حواله به سیماب می کنی
دلداری سفینه به گرداب می کنی
ما همچو داغ لاله سیه روزگار و تو
سیر سمن فشانی مهتاب می کنی
بیدار می کنند به آواز بوسه ات
در دامن فرشته اگر خواب می کنی

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

صبر مرا حواله به سیماب می کنی
دلداری سفینه به گرداب می کنی
هوش مصنوعی: تو در حق صبر من بی‌توجهی می‌کنی و به جای آرامش، مرا به سختی و دردسر می‌اندازی؛ همان‌طور که یک کشتی در طوفان کمکی نمی‌یابد و به گره‌هایش دچار می‌شود، تو هم به مشکلات من دامن می‌زنی.
ما همچو داغ لاله سیه روزگار و تو
سیر سمن فشانی مهتاب می کنی
هوش مصنوعی: ما در میان سختی‌ها و مشکلات به سر می‌بریم، در حالی که تو در آرامش و زیبایی خود غرق شده‌ای و از زندگی لذت می‌بری.
بیدار می کنند به آواز بوسه ات
در دامن فرشته اگر خواب می کنی
هوش مصنوعی: اگر در خواب به سر می‌بری، صدای بوسه‌ات آنقدر زیباست که حتی فرشته‌ها تو را بیدار می‌کنند.