گنجور

شمارهٔ ۵۶۰

به فکر از عقده افلاک نتوان کرد سر بیرون
چرا در بیضه آرد مرغ زیرک بال و پر بیرون؟
چو ملک دلنشین نیستی ملکی نمی باشد
که از دلبستگی ز آنجا نمی آید خبر بیرون
ز فرش بوریا گردید خواب تلخ من شیرین
ز بندیخانه نی صاف می آید شکر بیرون

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به فکر از عقده افلاک نتوان کرد سر بیرون
چرا در بیضه آرد مرغ زیرک بال و پر بیرون؟
هوش مصنوعی: انسان نمی‌تواند از محدودیت‌های طبیعی خود فرار کند؛ چرا که همانند مرغ دانی که در تخم خود است، نمی‌تواند بال و پر بزند و به دنیای بیرون برود.
چو ملک دلنشین نیستی ملکی نمی باشد
که از دلبستگی ز آنجا نمی آید خبر بیرون
هوش مصنوعی: اگر تو دلنشین و جذاب نیستی، هیچ زیبایی وجود ندارد که از علاقه و وابستگی به آن خبر خوشی بیرون بیاید.
ز فرش بوریا گردید خواب تلخ من شیرین
ز بندیخانه نی صاف می آید شکر بیرون
هوش مصنوعی: از فرش ساده و بی‌قیمت من، خواب تلخ و ناامیدیم به خواب شیرین تبدیل شده است. از زندان که بیرون می‌آید، شیرینی و خوشی همچون شکر به من می‌رسد.