گنجور

شمارهٔ ۴۲

چنان ز ساده دلی ها رمیده ام ز کتاب
که بوی خون به مشامم رسید ز سرخی باب!
تمام شب به خیال تو عشق می بازم
ز سادگی به کتان صاف می کنم مهتاب

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چنان ز ساده دلی ها رمیده ام ز کتاب
که بوی خون به مشامم رسید ز سرخی باب!
هوش مصنوعی: به خاطر سادگی و بی‌خبری‌ام از واقعیت‌ها، از کتاب دور شده‌ام. هر گاه بویی از خون به مشامم می‌رسد، با یادِ سرخی درب، به چالش‌های تلخ زندگی فکر می‌کنم.
تمام شب به خیال تو عشق می بازم
ز سادگی به کتان صاف می کنم مهتاب
هوش مصنوعی: تمام شب در خیال تو هستم و به عشق تو می‌خورم. از سادگی‌ام یک کتان نرم درست می‌کنم تا در کنار نور ماه قرار بگیرم.