گنجور

شمارهٔ ۳۸

بلبل به ثنای تو گشوده است زبان را
گل غنچه به پابوس تو کرده است دهان را
در بندگی قامت موزون تو بسته است
هر فاخته از طوق کمر سرو روان را
هر شاخ گل آماده به نظاره رویت
از غنچه و شبنم دل و چشم نگران را

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بلبل به ثنای تو گشوده است زبان را
گل غنچه به پابوس تو کرده است دهان را
هوش مصنوعی: پرنده‌ای زودپسند در ستایش تو حرف می‌زند و گل‌های جوان نیز برای تو زانوی ادب به زمین زده‌اند.
در بندگی قامت موزون تو بسته است
هر فاخته از طوق کمر سرو روان را
هوش مصنوعی: هر پرنده‌ای که در بندگی توست، به خاطر قامت زیبا و موزون تو خود را محدود کرده است و مانند یک سرو با کمر باریک، به تو وابسته است.
هر شاخ گل آماده به نظاره رویت
از غنچه و شبنم دل و چشم نگران را
هوش مصنوعی: هر شاخه گلی منتظر دیدن چهره توست و از غنچه و شبنم، دل و چشمانش نگران هستند.