گنجور

شمارهٔ ۲۵۴

در جنون عقل از سر دیوانه بیرون می رود
خانه چون شد تنگ، صاحبخانه بیرون می رود
درد غربت بر دل تنگم گرانی می کند
گرد ویرانی گرم از خانه بیرون می رود
قطع الفت کردن از روشن ضمیران مشکل است
دود می پیچد به خود از خانه بیرون می رود

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در جنون عقل از سر دیوانه بیرون می رود
خانه چون شد تنگ، صاحبخانه بیرون می رود
هوش مصنوعی: وقتی که دیوانه به حدی دچار جنون می‌شود که عقلش را از دست می‌دهد، مانند صاحب خانه‌ای می‌ماند که در فضای تنگ خانه‌اش نمی‌تواند بماند و ناچار می‌شود از آنجا خارج شود.
درد غربت بر دل تنگم گرانی می کند
گرد ویرانی گرم از خانه بیرون می رود
هوش مصنوعی: درد دوری و تنهایی بر دل ناتوانم فشار می‌آورد و حس ویرانی و بی‌خانمانی من را آزرده می‌کند.
قطع الفت کردن از روشن ضمیران مشکل است
دود می پیچد به خود از خانه بیرون می رود
هوش مصنوعی: جدایی از کسانی که از علم و دانش و روشن بینی برخوردارند، کار آسانی نیست. مانند دود که از خانه خارج می‌شود و در هوا پیچ و تاب می‌خورد.