شمارهٔ ۲۴۴
با دلم آتش نگاهی دستبازی می کند
برق با عاجز گیاهی دستبازی می کند
شکوه گل را به دیوان مروت می بریم
سخت با طرف کلاهی دستبازی می کند
در میان قمریان چون طوق بر گردن نهم؟
سرو من با هر گیاهی دستبازی می کند
پیچ و تاب رشته جانم گذشت از حد، مگر
با عنانش دادخواهی دستبازی می کند؟
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
با دلم آتش نگاهی دستبازی می کند
برق با عاجز گیاهی دستبازی می کند
هوش مصنوعی: چشم معشوقهام با نگاهی پر از آتش، با دل من بازی میکند، درست مثل اینکه برق آسمانی با ناتوانی یک گیاه سر و کار دارد.
شکوه گل را به دیوان مروت می بریم
سخت با طرف کلاهی دستبازی می کند
هوش مصنوعی: ما زیبایی و شرف گل را به عنوان نشانهای از انسانیت و مروت به دیگران نشان میدهیم، در حالی که آن طرف، کسی با کلاهی در دستش به طوری بازیگوشی و شیطنت میپردازد.
در میان قمریان چون طوق بر گردن نهم؟
سرو من با هر گیاهی دستبازی می کند
هوش مصنوعی: آیا میتوانم مانند طوقی که به گردن قمریان میافتد، در میان آنها باشم؟ در حالی که سرو من با هر نوع گیاهی بازی میکند؟
پیچ و تاب رشته جانم گذشت از حد، مگر
با عنانش دادخواهی دستبازی می کند؟
هوش مصنوعی: رشتهی وجود من به شدت تاب خورده و از کنترل خارج شده، آیا تنها با کمک کسی میتوانم از او درخواست کمک کنم؟

صائب