گنجور

شمارهٔ ۲۳۲

(غبارم را نسیم ناتوانی دربدر دارد
غریب کشور طالع چه پروای سفر دارد؟)
(غلط کردم ز بزم او جدا گشتم، ندانستم
خمار باده لعلش چه عالم دردسر دارد)
ز نخوت تاج شاهان فتنه ها در زیر سر دارد
ازین باد مخالف کشتی دولت خطر دارد
مخور زنهار از همواری وضع جهان بازی
که این بیدادگر در موم پنهان نیشتر دارد
مده سررشته کوچکدلی از دست در دولت
که گر از دیده سوزن فتد عیسی خطر دارد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

(غبارم را نسیم ناتوانی دربدر دارد
غریب کشور طالع چه پروای سفر دارد؟)
هوش مصنوعی: نسیم ضعیف نتوانسته غبار من را به آرامی برطرف کند، ولی من، که غریب این سرزمین هستم، چه نیازی به سفر و ترک کردن آن دارم؟
(غلط کردم ز بزم او جدا گشتم، ندانستم
خمار باده لعلش چه عالم دردسر دارد)
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به اشتباه خودش در جدایی از محفل معشوق اشاره می‌کند و می‌گوید که از عواقب این جدا شدن و درد و رنج ناشی از دوری از محبوبش، بی‌خبر بوده است. او به نوعی احساس پشیمانی می‌کند و به عمق تاثیر باده‌ای که در بازار عشق نوشیده، پی می‌برد.
ز نخوت تاج شاهان فتنه ها در زیر سر دارد
ازین باد مخالف کشتی دولت خطر دارد
هوش مصنوعی: از احساس تکبر و خودپسندی شاهان، مشکلات و خطراتی در کار است. همچنین، بدی و حوادث ناخوشایند می‌تواند به خاطر طوفان‌های مخالف، کشتی حکومت را به خطر بیندازد.
مخور زنهار از همواری وضع جهان بازی
که این بیدادگر در موم پنهان نیشتر دارد
هوش مصنوعی: احتیاط کن از ثبات و آرامش ظاهری دنیا؛ زیرا این دنیا ظاهراً بی‌خطر به نظر می‌رسد، اما در دل خود خنجر و تیری پنهان دارد که می‌تواند به تو آسیب بزند.
مده سررشته کوچکدلی از دست در دولت
که گر از دیده سوزن فتد عیسی خطر دارد
هوش مصنوعی: اگر قدرت و اختیار خود را به خاطر دل‌سوزی و کوچک‌دلی از دست بدهی، ممکن است به آسانی به مشکلاتی دچار شوی، زیرا حتی یک چیز کوچک هم می‌تواند خطرات بزرگی به دنبال داشته باشد.