گنجور

شمارهٔ ۲۲۵

کدامین سینه مجروح مهمان تو می گردد؟
که شور حشر بر گرد نمکدان تو می گردد
نیندیشد ز دوزخ هر که دارد داغ هجرانت
نپردازد به جنت هر که حیران تو می گردد
تو کز شوخی بنای کعبه را زیر و زبر کردی
کجا ویرانی ما گرد دامان تو می گردد؟
خیال روی او تا در کدامین سینه می گردد
که آب حسرتی در دیده آیینه می گردد
طریق دوستداری نیست خاموشی پس از رنجش
شکایت چون گره گردید در دل، کینه می گردد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کدامین سینه مجروح مهمان تو می گردد؟
که شور حشر بر گرد نمکدان تو می گردد
هوش مصنوعی: کدام دل داغ‌دیده به حضور تو می‌آید؟ که هیجان و شادی به دور نمکدان تو جمع می‌شود.
نیندیشد ز دوزخ هر که دارد داغ هجرانت
نپردازد به جنت هر که حیران تو می گردد
هوش مصنوعی: کسی که داغ جدایی تو را بر دل دارد، هرگز به فکر آتش دوزخ نیست و هر کسی که شگفت‌زده‌ی تو شده، هرگز به بهشت نمی‌رسد.
تو کز شوخی بنای کعبه را زیر و زبر کردی
کجا ویرانی ما گرد دامان تو می گردد؟
هوش مصنوعی: تو که با شوخی و بازی، بنای کعبه را دگرگون کردی، حالا ویرانی و بدبختی ما به کجا می‌رسد و بر گرد دامن تو می‌چرخد؟
خیال روی او تا در کدامین سینه می گردد
که آب حسرتی در دیده آیینه می گردد
هوش مصنوعی: این بیت به بیان اشتیاق و حسرت یک فرد نسبت به کسی می‌پردازد. شاعر از این می‌گوید که فکر و تصویر زیبا و دلنشین آن محبوب در دل و ذهن کسانی که او را دوست دارند، مدام در حال گردش است. این احساسات عمیق و دردناک باعث می‌شود که اشک‌های حسرت در چشمان آنها مانند آبی در آینه منعکس شود. در اصل، این تصویر از عشقی سرشار از غم و آرزو حکایت می‌کند.
طریق دوستداری نیست خاموشی پس از رنجش
شکایت چون گره گردید در دل، کینه می گردد
هوش مصنوعی: محبت واقعی در سکوت و پنهان‌کاری نیست. زمانی که دل ناراحتی یا کدورت را تحمل می‌کند، این کینه به مرور زمان در دل شکل می‌گیرد و به گرهی تبدیل می‌شود.