گنجور

شمارهٔ ۲۱۸

روز روشن آه ما بر قلب گردون می زند
عاجزست آن کس که بر دشمن شبیخون می زند
دست گستاخم به زلف او شبیخون می زند
بوسه ام خود را بر آن لبهای میگون می زند
سرکه ابروی زاهد گر چنین تندی کند
نشأه می همچو رنگ از شیشه بیرون می زند

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

روز روشن آه ما بر قلب گردون می زند
عاجزست آن کس که بر دشمن شبیخون می زند
هوش مصنوعی: در روز روشن، صدای ناله ما به آسمان می‌رسد. کسی که به دشمن حمله می‌کند، ناامید و ناتوان است.
دست گستاخم به زلف او شبیخون می زند
بوسه ام خود را بر آن لبهای میگون می زند
هوش مصنوعی: دست بی‌پروا و جسور من به موهای او حمله می‌کند و بوسه‌ام را بر لب‌های زیبا و رنگین او می‌زند.
سرکه ابروی زاهد گر چنین تندی کند
نشأه می همچو رنگ از شیشه بیرون می زند
هوش مصنوعی: اگر سرکه ابروی زاهد این‌گونه تند و تیز باشد، نشأت و شادی از می‌، همچون رنگی که از شیشه بیرون می‌زند، نمایان خواهد شد.