گنجور

شمارهٔ ۲۱۷

ناله ام ناخن به داغ عندلیبان می زند
گریه گرم من آتش در گلستان می زند
شمع پا در دامن فانوس پیچید و هنوز
شوق بر خاکستر پروانه دامان می زند
نیست در جیب دو عالم خونبهای یک سئوال
همتم این نغمه بر گوش کریمان می زند
عاشقان را جلوه گل درنمی آرد ز جای
لاله گاهی ناخنی بر داغ ایشان می زند

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ناله ام ناخن به داغ عندلیبان می زند
گریه گرم من آتش در گلستان می زند
هوش مصنوعی: ناله‌ام مانند ناخنی بر داغ و زخم بلبل‌ها اثر می‌گذارد و اشک‌های گرم من همچون آتش در باغ گل‌ها شعله‌ور می‌شود.
شمع پا در دامن فانوس پیچید و هنوز
شوق بر خاکستر پروانه دامان می زند
هوش مصنوعی: شمع در دامن فانوس پیچید و هنوز آرزوی پروانه بر خاکسترش حس می‌شود.
نیست در جیب دو عالم خونبهای یک سئوال
همتم این نغمه بر گوش کریمان می زند
هوش مصنوعی: در جیب دو جهان چیزی پیدا نمی‌شود که ارزش یک سوال را داشته باشد. اراده من این است که این سرود را در گوش انسان‌های بخشنده طنین‌انداز کنم.
عاشقان را جلوه گل درنمی آرد ز جای
لاله گاهی ناخنی بر داغ ایشان می زند
هوش مصنوعی: عاشقان وقتی به زیبایی گل و لاله می‌نگرند، تحت تأثیر آن قرار نمی‌گیرند؛ گاهی نیز به یاد درد و زخم‌های خود می‌افتند که نشان از عشق و رنجشان دارد.