گنجور

شمارهٔ ۲۱۴

زهر در پیمانه کردم انگبین پنداشتند
خون دل خوردم شراب آتشین پنداشتند
خط کشیدم بر سر سوداپرست خویشتن
ساده لوحان جهان چین جبین پنداشتند
بدگمانی لازم بدباطنان افتاده است
گوشه از خلق جهان کردم کمین پنداشتند

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

زهر در پیمانه کردم انگبین پنداشتند
خون دل خوردم شراب آتشین پنداشتند
هوش مصنوعی: من زهر را در جام ریختم و آنها خیال کردند عسل است، و خون دل خود را نوشیدم و مردم فکر کردند که شراب آتشین است.
خط کشیدم بر سر سوداپرست خویشتن
ساده لوحان جهان چین جبین پنداشتند
هوش مصنوعی: من بر سر خودم که به ظاهرسازی علاقه‌مند بودم خطی کشیدم، و دیگران که ساده‌دل بودند، تصور کردند که من با این کار بر خودم نشانی از حکمت گذاشته‌ام.
بدگمانی لازم بدباطنان افتاده است
گوشه از خلق جهان کردم کمین پنداشتند
هوش مصنوعی: بدگمانی به افراد ناپاک و بدطینت در جامعه راه یافته است و من به تماشای این وضعیت نشسته‌ام، زمانی که دیگران فکر می‌کنند من در حال کمین هستم.