شمارهٔ ۱۹۹
دل فتاد از چشم مست یار تا فرزانه شد
تا ز جوش افتاد می آواره از میخانه شد
دل ز ترک آرزو بر آرزوها دست یافت
میهمان ترک فضولی کرد صاحبخانه شد
هیچ کافر را مبادا آرزو در دل گره!
عاقبت مشت گل ما سبحه صد دانه شد
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دل فتاد از چشم مست یار تا فرزانه شد
تا ز جوش افتاد می آواره از میخانه شد
هوش مصنوعی: دل از زیبایی و چشمان پر از مستی معشوقهام غافل شد و به همین خاطر دانا و آگاه شدم، اما وقتی شوق و شیداییام کم شد، بیهدف و سرگردان به میخانه رفتم.
دل ز ترک آرزو بر آرزوها دست یافت
میهمان ترک فضولی کرد صاحبخانه شد
هوش مصنوعی: دل از آرزوها دل کند و به آرزوهایش رسید. میهمان، آرزوهای ترک شده را باز دید و مانند صاحبخانه در آنجا ساکن شد.
هیچ کافر را مبادا آرزو در دل گره!
عاقبت مشت گل ما سبحه صد دانه شد
هوش مصنوعی: هیچ کافر نباید به آرزوهایش دل ببندد! زیرا در نهایت، چهره زیبا و نیکی که دارد، به صورت شکست و زخم خواهد درآمد.

صائب