گنجور

شمارهٔ ۱۶۲

تا عارضت ز آتش می برفروخته است
بر آسمان ستاره خورشید سوخته است
ای آتش و سپند دگر وقت همرهی است
چشم بدی به زخم دلم بخیه دوخته است

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا عارضت ز آتش می برفروخته است
بر آسمان ستاره خورشید سوخته است
هوش مصنوعی: صورت زیبای تو مانند آتشی است که می‌درخشد و بر آسمان مانند ستاره‌ای درخشیده، اما گویا خورشید نیز در آتش عشق تو سوخته است.
ای آتش و سپند دگر وقت همرهی است
چشم بدی به زخم دلم بخیه دوخته است
هوش مصنوعی: ای آتش و گیاه خوشبختی، اکنون زمان همراهی فرا رسیده است. نگاه بدی به زخم دل من دوخته شده و آن را می‌خیاطی کرده است.