گنجور

شمارهٔ ۱۵۱

مرا به نیم تبسم خراب کرد و گذشت
نگاه گرم عنان را به خواب کرد و گذشت
فغان که دولت پا در رکاب خوبی را
دو چشم ظالم او صرف خواب کرد و گذشت

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مرا به نیم تبسم خراب کرد و گذشت
نگاه گرم عنان را به خواب کرد و گذشت
هوش مصنوعی: او با یک نیم‌ لبخند مرا بر هم زد و به راه خود ادامه داد، نگاهی گرم و دل‌انگیز داشت که باعث شد همه چیز را فراموش کنم و از حال بروم و او باز هم ادامه داد.
فغان که دولت پا در رکاب خوبی را
دو چشم ظالم او صرف خواب کرد و گذشت
هوش مصنوعی: آه، چه دردناک است که ثروت و نعمت زیبایی را تنها به خاطر خواب آلودگی دو چشم ظالم از دست دادیم و این فرصت از بین رفت.