گنجور

شمارهٔ ۱۴۳

شنیدم آنقدر از دوستان تلخ
که شد شیرینی جان در دهان تلخ
نباشد چشم او بی زهر چشمی
بود بیمار را دایم دهان تلخ

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شنیدم آنقدر از دوستان تلخ
که شد شیرینی جان در دهان تلخ
هوش مصنوعی: می‌گوید که به قدری از دوستان ناامید و ناراحت‌کننده شنیده‌ام که شیرینی زندگی‌ام را به تلخی تبدیل کرده‌اند.
نباشد چشم او بی زهر چشمی
بود بیمار را دایم دهان تلخ
هوش مصنوعی: چشمان او همیشه به نوعی زهرآلود است و این موضوع باعث می‌شود که بیمار همیشه تلخی را در دهانش احساس کند.