گنجور

شمارهٔ ۱۳۱

جز گوشه میخانه مرا جای دگر نیست
چون خم ز خرابات مرا پای سفر نیست
با تلخی هجران بسرآریم که نی را
جز بند گران حاصلی از قرب شکر نیست
چون آینه آب خضر زنگ نگیرد؟
در دور عقیق لب او تشنه جگر نیست

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جز گوشه میخانه مرا جای دگر نیست
چون خم ز خرابات مرا پای سفر نیست
هوش مصنوعی: جز در میخانه، جایی ندارم که بروم. چون وقتی به خرابات می‌روم، دیگر جایی برای حرکت و سفر کردن ندارم.
با تلخی هجران بسرآریم که نی را
جز بند گران حاصلی از قرب شکر نیست
هوش مصنوعی: با وجود تلخی جدایی زندگی می‌کنیم، چراکه نی، جز با بندهای سنگین، نمی‌تواند به نزدیکی شیرینی برسد.
چون آینه آب خضر زنگ نگیرد؟
در دور عقیق لب او تشنه جگر نیست
هوش مصنوعی: چطور می‌تواند آینه‌ای که نیروی خضر را نمایان می‌کند، زنگ بزند؟ در دور عقیق لب او، دل شیدای عشق سیراب نمی‌شود.