گنجور

شمارهٔ ۱۱۶

سیاه روی کتاب از ورق شماری ماست
شبی که صبح ندارد سیاهکاری ماست
ز شوق، جسم گران را چنان سبک کردیم
که وقت فکر، ردیف فلک سواری ماست

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سیاه روی کتاب از ورق شماری ماست
شبی که صبح ندارد سیاهکاری ماست
هوش مصنوعی: صفحات کتاب به خاطر شمردن ما، سیاه و تاریک شده‌اند. شبی که صبحی در آن نیست، نشانگر سیاهی و تاریکی ماست.
ز شوق، جسم گران را چنان سبک کردیم
که وقت فکر، ردیف فلک سواری ماست
هوش مصنوعی: از سر شوق و شادی، به قدری روحمان سبک و آزاد شد که در هنگام تفکر، احساس می‌کنیم به وسیله افلاک در حال پرواز هستیم.