غزل شمارهٔ ۱۷
بیزنه ایمدی ذره تک جولانه گلمیشلر دنوز
آفتاب عشق ایلن دورانه گَلمیشلَر دنوز
گون گیچر مکدور حسابی شاهد، اگریلیخ ایچون
دوغرولیغدان، بیز بوگون دیوانه گلمیشلر دنوز
سانه روز باران رحمت گر قلیج گوگدن یاقار
قوچ کیمی قربان ایچون میدانه گلمیشلر دنوز
غزل شمارهٔ ۱۶: ساقیا مِیدَن رفوقیل چاک بولموش کونلومیغزل شمارهٔ ۱۸: داغ اولدی درونیمده منیم ناز محبت
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بیزنه ایمدی ذره تک جولانه گلمیشلر دنوز
آفتاب عشق ایلن دورانه گَلمیشلَر دنوز
هوش مصنوعی: وقتی که عشق به دل ما میتابد، همچون ذرهای که در پرتو نور آفتاب میرقصد، ما نیز به دور آن عشق میچرخیم و در این حرکت عاشقانه غرق میشویم.
گون گیچر مکدور حسابی شاهد، اگریلیخ ایچون
دوغرولیغدان، بیز بوگون دیوانه گلمیشلر دنوز
هوش مصنوعی: چمن زیبا و خوشبوی شاهدی است که در آن عاشقانهها جریان دارد، امروز ما هم مانند دیوانگان احساساتی را تجربه میکنیم.
سانه روز باران رحمت گر قلیج گوگدن یاقار
قوچ کیمی قربان ایچون میدانه گلمیشلر دنوز
هوش مصنوعی: روز بارانی مانند رحمت است که اگر تبر بران گوزن و قوچ نیز باشد، قربانی آن نمیشود. این افراد از دل و جان به میدان آمدهاند.