برگردان به زبان ساده
عاشق پروانه مشرب را چه پروای سرست؟
رشته این شمع بی پروا کمند صرصرست
هوش مصنوعی: عاشق پروانهای که به شمع میرسد، چه اهمیتی به خطر و صدمات دارد؟ این شمع بیپروایی که در میان طوفان قرار دارد، مانند دامی است که بر اثر وزش باد بهراحتی میتواند او را بگیرد.
خلق خوش غم های عالم را پریشان می کند
چین ابروی غضب شیرازه دردسرست
هوش مصنوعی: چین ابروی غضب باعث به هم ریختن روح و حال خوب مردم میشود و سختیها و مشکلات دنیا را دوچندان میکند.
خیره چشمان را نباشد در حریم حسن راه
از دو چشم شوخ، جای حلقه بیرون درست
هوش مصنوعی: چشمان زیبا در حریم زیبایی جایی ندارند و اگر بخواهی در دل عشق جا شوی، باید راهی غیر از چشمان سرکش پیدا کنی.
روغن از چشم سمندر می کشد آن شعله خوی
ساده دل پروانه ما در غم بال و پرست
هوش مصنوعی: سمندر با چشمانش روغنی را به نمایش میگذارد که شعله خامی را از دل پروانه ما میکشد. پروانهای که به خاطر غم بال و پرش آزرده خاطر است.
از سپند ماست بزم عشق را هنگامه گرم
ناله ما دور گردان را به آتش رهبرست
هوش مصنوعی: در بزم عشق، حرارت نالههای ما مانند آتش است که دور و بر ما را فرا گرفته و این شور و حال ناشی از عشق، بر انگیزانندهای است که ما را به تأمل و تفکر در آتش عشق میکشاند.
می کند جولان به بال عشق، شوخی های حسن
شمع بی پروانه چون گردید تیر بی پرست
هوش مصنوعی: عشق به زیبایی و شگفتی میبالد و دستمایههایی از شوخی و لطافت در وجود حسن وجود دارد. وقتی پروانهای به شمع نزدیک میشود، تمام احتیاطها را کنار میگذارد و به سمت روشنایی میرود، درست همانند تیر که بدون پر به هدف میزند.
می توان خورشید را در ابر دیدن بی حجاب
بی نقابی چهره او را نقاب دیگرست
هوش مصنوعی: میتوان خورشید را در ابر مشاهده کرد، اما آنچه در واقعیت وجود دارد، پوششی است که بر چهرهاش افتاده و این پوشش متفاوت است.
از شکوه بحر ترسیده است چشمت چون حباب
ورنه هر آغوش موج او کنار مادرست
هوش مصنوعی: چشمانت از عظمت دریا میترسد مثل حبابی، در حالی که هر آغوش موج او به مادرش نزدیک است.
درد ما را پرسش رسمی زیادت می کند
التفات عام، بسیار از تغافل بدترست
هوش مصنوعی: درد و رنج ما با سوال کردن رسمی بیشتر میشود. توجه عمومی به مشکلات ما، خیلی بدتر از بیتوجهی و نادیده گرفتن آنهاست.
هر که در دام قناعت تن نزد چون عنکبوت
هر دو دستش چون مگس از حرص دایم بر سرست
هوش مصنوعی: هر کسی که به پایین بودن و محدود بودن خواستههایش راضی باشد، مانند عنکبوتی است که در دام گیر کرده و به دور خود تار میتند. او دستهایش مانند مگسی میشود که همیشه در تلاش است و به دنبال چیز بیشتری میگردد.
پنبه داغ دل مجروح، مهر خامشی است
گوشه امنی اگر دارد جهان، گوش کرست
هوش مصنوعی: دل مجروح و دردناک به مثابه پنبهای داغ است که به آرامی میسوزاند. سکوت و مهر خاموشی در این وضعیت به معنای پیدا کردن یک نقطه امن در جهانی است که به نظر میرسد نادان و بیخبر از درد و رنجهاست. در واقع، جهانی که نمیشنود و به مشکلات توجهی نمیکند.
علم رسمی سینه صافان را نمی آید به کار
چون شود آیینه آهن بی نیاز از جوهرست
هوش مصنوعی: علم رسمی و تئوری برای انسانهای بلند همت و پاکدل کاربردی ندارد، زیرا زمانی که روح و حقیقت آنها همچون آینهای زلال و خالص میشود، دیگر نیازی به مواد و جوهرهای دنیوی ندارد.
روح بیجا از شکست جسم می لرزد به خویش
پسته چون از پوست می آید برون در شکرست
هوش مصنوعی: روح بیجا از خرابی جسم ترسان و لرزان است، همانطور که پسته وقتی از پوستش خارج میشود، در شور و شوق میافتد.
مرد هیهات است آمیزد به این ناشسته روی
تا به دامان قیامت دختر رز دخترست
هوش مصنوعی: مردی که در قیامت باید با خدا روبهرو شود و در روز حساب، به جمعکردن اعمال خود بپردازد، نباید با کسی که ناپاک و بیاخلاق است، درآمیخته شود. او باید از زیباییهای ظاهری و باطنی دوری کند و به دنبال پاکی و صداقت در زندگیاش باشد.
صافی دل گوهر بحر وجود آدمی است
ساحل این بحر را خلق ملایم رهبرست
هوش مصنوعی: دل پاک و خالص انسان، همانند گوهر دریا است و ساحل این دریا از سوی انسانهای خوشخلق و رهبر، هدایت میشود.
بال پرواز مرا بسته است موج آرزو
شعله آتش ز نقش بوریا در ششدرست
هوش مصنوعی: موج آرزوها مرا بر زمین نگه داشته و نمیگذارند پرواز کنم. آتش درونم به خاطر نقش و نگار زندگی که در آن ششدرست دیده میشود، شعلهور شده است.
حسن بالادست را آرایشی چون عشق نیست
طوق قمری سرو را بهتر ز خلخال زرست
هوش مصنوعی: زیبایی و آرایشی که چهره خوشرو دارد، به شیوهای که عشق باعث زیبایی میشود نیست. در واقع، زینت و زیبایی سرو مانند طوق قمری بهتر از زینت طلا و جواهر است.
در دهانش خنده شادی سراسر می رود
هر که را چون سکه پشت بی نیازی بر زرست
هوش مصنوعی: هر کسی که از نعمت و ثروت برخوردار باشد، در چهرهاش شادی و خنده پیدا است، مانند سکهای که پشتش نشاندهندهی بی نیازی و توانایی مالی است.
این پریشانی دل از فکر پریشان می کشد
قطره ما خویش را گر جمع سازد گوهرست
هوش مصنوعی: این دل آشفته به خاطر افکار آشفتهاش دچار این حالت است و اگر بتواند افکارش را جمع و جور کند، میتواند مانند یک گوهر ارزشمند شود.
گرچه یکدست است افکار جهان پیمای او
این غزل از جمله اشعار صائب بهترست
هوش مصنوعی: هرچند که نظرات و افکار او در جهان یکسان و هماهنگ هستند، اما این شعر از جمله آثار برتر صائب به شمار میآید.