غزل شمارهٔ ۹۶۹
نعمت الوان دنیا مایه دردسرست
خون فاسد در بدن آهن ربای نشترست
شکرستان با وجود حرص باشد شوره زار
با قناعت چشم تنگ مور، تنگ شکرست
صحبت نیکان حجاب زنگ غفلت می شود
ایمن است از سبز گشتن آب تا در گوهرست
بر دل روشن نباشد از سیه بختی غبار
آب حیوان اخگر دل زنده را خاکسترست
چشم ما را شد رگ خواب گران، موی سفید
بادبان بر کشتی دریایی ما لنگرست
آنچه در مینا مرا باقی است از صهبای عمر
خوردنش خون دل است و ماندنش دردسرست
علم رسمی می کند دلهای روشن را سیاه
دیده آیینه را خواب پریشان جوهرست
شد ید بیضا ز دامنگیری شب، دست صبح
دست کوتاه تو از غفلت همان زیر سرست
نیست شاه آن کس که دارد گنج گوهر بی شمار
هر که را سد رمق هست از جهان، اسکندرست
از می لعلی شود کان بدخشان سینه اش
چون سبو دست طلب آن را که در زیر سرست
روی در خلق است و بر زر پشت، صائب سکه را
آنچنان پشتی به چندین وجه از رو بهترست
غزل شمارهٔ ۹۶۸: حفظ دولت در پریشان کردن سیم و زرستغزل شمارهٔ ۹۷۰: عاشق پروانه مشرب را چه پروای سرست؟
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نعمت الوان دنیا مایه دردسرست
خون فاسد در بدن آهن ربای نشترست
هوش مصنوعی: نعمتهای گوناگون دنیا میتواند باعث ایجاد مشکلات و دردسرها شود، مانند خونی که در بدن وجود دارد و تنها آهنربای تیز و برندهای است که به درد میخورد.
شکرستان با وجود حرص باشد شوره زار
با قناعت چشم تنگ مور، تنگ شکرست
هوش مصنوعی: محل شکر و نعمت، جایی است که مردم با حرص و آز زندگی میکنند، اما جایی که افراد قناعت و رضایت داشته باشند، حتی اگر کم باشد، بهشت واقعی است. برای مثال، مورچهای که قانع و اندکی از شکر را میخواهد، در حقیقت زندگی بهتری دارد تا کسانی که در دنیایی پر از حرص و تمایلات اند.
صحبت نیکان حجاب زنگ غفلت می شود
ایمن است از سبز گشتن آب تا در گوهرست
هوش مصنوعی: سخنان نیکان ما را از غفلت و خوابآلودگی دور میکند. این سخنان مانند آب زلالی هستند که اگر به درون دریاچهای گرانبها بریزیم، آن را به حالت سبز و سرزنده در نمیآورد.
بر دل روشن نباشد از سیه بختی غبار
آب حیوان اخگر دل زنده را خاکسترست
هوش مصنوعی: دل روشن تنها از سیاهبختی چیزی نمیفهمد. آتش زنده در دل مانند خاکستر است و در واقع، زنده بودن دل به دست غبار آبی که از تیرگی زندگی میآید، پنهان میشود.
چشم ما را شد رگ خواب گران، موی سفید
بادبان بر کشتی دریایی ما لنگرست
هوش مصنوعی: چشم ما به خواب عمیق و سنگینی فرو رفته است، و موی سپید مانند بادبان بر کشتی زندگی ما، در واقع همان لنگر است که ما را به زمین و حقیقت وصل میکند.
آنچه در مینا مرا باقی است از صهبای عمر
خوردنش خون دل است و ماندنش دردسرست
هوش مصنوعی: آنچه از زندگی برای من باقی مانده، میگوید که نوشیدن خمر عمر، تنها باعث شده که زخمهای دل را احساس کنم و ادامهاش تنها دردسر و مشکل به همراه داشته است.
علم رسمی می کند دلهای روشن را سیاه
دیده آیینه را خواب پریشان جوهرست
هوش مصنوعی: آگاهی و دانش رسمی میتواند دلهای پاک و روشن را تیره و تار کند، مانند اینکه در آینهای که خواب و خیال در آن است، واقعیت و جوهر اصلی دیده نمیشود.
شد ید بیضا ز دامنگیری شب، دست صبح
دست کوتاه تو از غفلت همان زیر سرست
هوش مصنوعی: دست صبح که به روشنایی و آگاهی میرسد، از غفلت تو که در تاریکی شب گرفتار هستی، به کمبودها و کاستیهای تو اشاره میکند. روشنایی به سمت تو میآید، اما تو در بیتوجهی و خواب هستی.
نیست شاه آن کس که دارد گنج گوهر بی شمار
هر که را سد رمق هست از جهان، اسکندرست
هوش مصنوعی: آن کسی که دارای ثروت و گنجینههای بسیار است، شاه واقعی نیست. هر کس که توانایی و قدرت کافی برای زندگی در این دنیا را داشته باشد، میتواند مانند اسکندر بزرگ باشد.
از می لعلی شود کان بدخشان سینه اش
چون سبو دست طلب آن را که در زیر سرست
هوش مصنوعی: از شراب لعل، که در محلی مانند بدخشان قرار دارد، به دست میآید. سینهاش مانند سبویی است که همیشه در جستجوی این میباشد و در زیر سر کسی است.
روی در خلق است و بر زر پشت، صائب سکه را
آنچنان پشتی به چندین وجه از رو بهترست
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که زیبایی و جذابیت ظاهری افراد بیشتر از ارزش واقعی آنهاست. به عبارتی، ظاهر زیبا و جذابیتی که در چشم دیگران میآید، گاهی از کیفیت و ارزش درونی فرد بالاتر است. بنابراین، داشتن یک ظاهر دلنشین، میتواند باعث جلب توجه و احترام بیشتری نسبت به فرد شود.