گنجور

غزل شمارهٔ ۸۸۷

مگر از خانه بیرون آمد آن گل بی حجاب امشب؟
که بوی یاسمن دارد فروغ ماهتاب امشب
ز نور مه، نظر چون مهر تابان خیره می گردد
مگر یک جانب افتاده است از رویش نقاب امشب؟
کدامین آتشین جولان به سیر ماهتاب آمد؟
که سوزد در نظرها چون پر پروانه خواب امشب
می روشن ز بی قدری چراغ روز را ماند
ز بس گردیده عالم شیر مست ماهتاب امشب
ز نور ماه، خون دختر رز شیر مادر شد
بده ساقی می لعلی مسلسل همچو آب امشب
درانداز زمین بوس است با آن سرکشی گردون
ز بس روی زمین از ماه شد با آب و تاب امشب
ز شکر خنده مه شد هوا چندان به کیفیت
که می گردد نمک بیهوش داروی شراب امشب
مگر آن خرمن گل، تنگ خود را در بغل دارد؟
که طوفان می کند در مغزها بوی گلاب امشب
دو بالا گردد از مهتاب، زور باده روشن
عجب نبود اگر صائب شود مست و خراب امشب

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مگر از خانه بیرون آمد آن گل بی حجاب امشب؟
که بوی یاسمن دارد فروغ ماهتاب امشب
هوش مصنوعی: آیا امشب آن گل زیبا که به تزیین احتیاج ندارد، از خانه خارج شده؟ بوی یاسمنش همچون نور ماهتاب است.
ز نور مه، نظر چون مهر تابان خیره می گردد
مگر یک جانب افتاده است از رویش نقاب امشب؟
هوش مصنوعی: از نور ماه، نگاه به مانند خورشید تابناک خیره می‌شود. آیا مگر یک سمت از چهره‌اش امشب پرده‌نشین شده است؟
کدامین آتشین جولان به سیر ماهتاب آمد؟
که سوزد در نظرها چون پر پروانه خواب امشب
هوش مصنوعی: کدام آتشین و پرشور به سمت نور ماه آمد؟ که همچون پروانه در خواب، در نظرها می‌سوزد.
می روشن ز بی قدری چراغ روز را ماند
ز بس گردیده عالم شیر مست ماهتاب امشب
هوش مصنوعی: نور مهتاب به قدری درخشان است که حتی چراغ روز را کمرنگ می‌کند. امشب، جهان به خاطر تابش این نور مانند دختری خوشحال و سرمست به نظر می‌رسد.
ز نور ماه، خون دختر رز شیر مادر شد
بده ساقی می لعلی مسلسل همچو آب امشب
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیبایی و لطافت یک شب اشاره می‌کند. او با استفاده از تصویر نور ماه و خونی که از گلبرگ‌های رز بیرون می‌زند، حس‌هایی از لطافت و ظرافت را منتقل می‌کند. همچنین، شاعر از ساقی می‌خواهد که می‌نوشیدنی خوشمزه و خاصی را مانند جویبار آب به او بدهد، تا بتواند از شب لذت بیشتری ببرد. این بیان، احساسی از زیبایی و شیرینی زندگی را به تصویر می‌کشد.
درانداز زمین بوس است با آن سرکشی گردون
ز بس روی زمین از ماه شد با آب و تاب امشب
هوش مصنوعی: امشب به خاطر سرکشی و چرخش آسمان، زمین به زیبایی و شکوه مانند ماه شده است و همه جا را با ناز و لطافت پر کرده است.
ز شکر خنده مه شد هوا چندان به کیفیت
که می گردد نمک بیهوش داروی شراب امشب
هوش مصنوعی: هوا به قدری خوش و شیرین شده که گویی از شادی و خنده، همچون نشانه‌ای از نمک بیهوش شده و این حالتی است که به خاطر نوشیدن شراب امشب به وجود آمده است.
مگر آن خرمن گل، تنگ خود را در بغل دارد؟
که طوفان می کند در مغزها بوی گلاب امشب
هوش مصنوعی: آیا می‌شود که آن گل‌ها، خوشبویی و زیبایی خود را در آغوش بگیرند؟ که در شب امشب، بوی گلاب در ذهن‌ها طوفان به پا کرده است.
دو بالا گردد از مهتاب، زور باده روشن
عجب نبود اگر صائب شود مست و خراب امشب
هوش مصنوعی: در شب‌هایی که ماه روشن است و به خاطر نوشیدن شراب، حال خوشی به انسان دست می‌دهد، ملامتی ندارد اگر کسی امشب مست و شیدا شود.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۸۸۷ به خوانش عندلیب