گنجور

غزل شمارهٔ ۸۶۶

گرچه با هر موجه ای دام دگر می دارد آب
از ته دل وصل دریا در نظر می دارد آب
زود گردد لطف حق، افتادگان را دستگیر
چون به پستی رو گذارد بال و پر می دارد آب
کشتیش را خشکی دریا نمی بندد به خشک
از قناعت هر که در دل چون گهر می دارد آب
بی وصول از گرد هستی پاک گشتن مشکل است
تا به دریا بر جبین گرد سفر می دارد آب
از کمین دشمن هموار، خود را پاس دار
تیغ ها از موج در زیر سپر می دارد آب
نیست عیش خاکساران را به شاهان نسبتی
در سفال تازه رو لطف دگر می دارد آب
حکم روشن گوهران جاری است بر دل های سخت
در رگ سنگ و دل آهن گذر می دارد آب
سینه صاف مرا هر داغ سودا عینکی است
عالمی از هر حبابی در نظر می دارد آب
داغدار از رنگ نبود دامن بی رنگیش
گرچه در هر برگ گل، رنگ دگر می دارد آب
تشنه چشمی لازم حرص خسیس افتاده است
موج این دریا طمع از نیشتر می دارد آب
ما به یاد خون دل گاهی شرابی می خوریم
تشنه تیغ است هر زخمی که برمی دارد آب
سخت رویان را زبان لاف می باشد دراز
شورش سیلاب در کوه و کمر می دارد آب
روزی خونین دلان از غیب صائب می رسد
لعل اگر در سنگ باشد، در جگر می دارد آب

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گرچه با هر موجه ای دام دگر می دارد آب
از ته دل وصل دریا در نظر می دارد آب
هوش مصنوعی: با اینکه هر بار که دلیلی برای جدایی پیش می‌آید، او دوباره به فکر وصال و رسیدن به دریا (عشق) می‌افتد و همچنان امیدوار است.
زود گردد لطف حق، افتادگان را دستگیر
چون به پستی رو گذارد بال و پر می دارد آب
هوش مصنوعی: لطف و رحمت خدا به سرعت شامل حال کسانی می‌شود که در زندگی به مشکلاتی دچار شده‌اند و زمانی که آنها در شرایط سختی قرار می‌گیرند، خداوند به آنها کمک می‌کند و مانند بال و پر یک پرنده، آنها را حمایت می‌کند.
کشتیش را خشکی دریا نمی بندد به خشک
از قناعت هر که در دل چون گهر می دارد آب
هوش مصنوعی: کسی که در دلش گنجینه‌ای از قناعت و کم‌طلبی دارد، مانند دریا خشک نمی‌شود و هیچ مانعی نمی‌تواند او را از زندگی پر بارش بازدارد.
بی وصول از گرد هستی پاک گشتن مشکل است
تا به دریا بر جبین گرد سفر می دارد آب
هوش مصنوعی: برای رهایی از محدودیت‌های دنیای مادی، باید تلاش کرد و این کار دشوار است. مانند آبی که برای رسیدن به دریا، سفر خود را آغاز می‌کند و بر پیشانی‌اش نشانه‌هایی از آن سفر می‌نشیند.
از کمین دشمن هموار، خود را پاس دار
تیغ ها از موج در زیر سپر می دارد آب
هوش مصنوعی: از دشمنانی که در کمین هستند، باید مراقب بود. مثل آب که برای محافظت از خود، تیغ‌های تیز را زیر سپر خود پنهان می‌کند.
نیست عیش خاکساران را به شاهان نسبتی
در سفال تازه رو لطف دگر می دارد آب
هوش مصنوعی: لذت زندگی خاک‌نشینان هیچ ارتباطی با شاهان ندارد، و در حالی که زندگی برای آن‌ها ساده و طبیعی است، بهار و باران نویدبخش خوشی‌های جدیدی هستند.
حکم روشن گوهران جاری است بر دل های سخت
در رگ سنگ و دل آهن گذر می دارد آب
هوش مصنوعی: نور حقیقت و زیبایی به دل‌های ستم‌کشیده و سخت نفوذ می‌کند، حتی اگر این دل‌ها مانند سنگ و آهن باشند، همچنان می‌توانند از جریان لطیف زندگی عبور کنند.
سینه صاف مرا هر داغ سودا عینکی است
عالمی از هر حبابی در نظر می دارد آب
هوش مصنوعی: سینه‌ام، که آرام و خالی است، هر درد و رنجی که دارم، مثل یک عینک است که من را به جهان نشان می‌دهد. این جهان، از هر حبابی که می‌بیند، مانند آب می‌نوشد.
داغدار از رنگ نبود دامن بی رنگیش
گرچه در هر برگ گل، رنگ دگر می دارد آب
هوش مصنوعی: آدمی که داغدار است، از بی‌رنگی و بی‌حالی خودش رنج می‌برد، چرا که اگرچه در هر گل و برگ رنگ‌های متفاوتی وجود دارد، اما او در درونش هیچ رنگ و حسی ندارد.
تشنه چشمی لازم حرص خسیس افتاده است
موج این دریا طمع از نیشتر می دارد آب
هوش مصنوعی: کسی که به دنبال دیدن زیبایی‌ها و لذت‌هاست، باید مراقب حرص و طمع خود باشد. در این دریا، طمع مانند نیشتری است که به آب علاقه دارد، اما در واقع این طمع می‌تواند باعث آسیب شود.
ما به یاد خون دل گاهی شرابی می خوریم
تشنه تیغ است هر زخمی که برمی دارد آب
هوش مصنوعی: گاهی اوقات برای تسکین دل های شکسته و پر از درد، به نشانه یاد آن دردها شرابی می نوشیم. هر زخمی که به ما می‌رسد، عطش و نیاز به تکیه به زخم دیگر را برای ما ایجاد می‌کند.
سخت رویان را زبان لاف می باشد دراز
شورش سیلاب در کوه و کمر می دارد آب
هوش مصنوعی: زبان افرادی که سخت و محکم هستند، همیشه دراز و پر از ادعاست. مانند شور و هیجانی که آب در کوه و دامن کوه به همراه دارد.
روزی خونین دلان از غیب صائب می رسد
لعل اگر در سنگ باشد، در جگر می دارد آب
هوش مصنوعی: روزی افرادی با دل‌های خونین از پشت پرده غیب، خبری شگفت‌آور و با ارزش خواهند آورد. حتی اگر گوهرهای با ارزش در دل سنگی پنهان شده باشند، در جگر (دل) آن‌ها، شوق و اشتیاق به زندگی و ابراز عشق وجود دارد.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۸۶۶ به خوانش عندلیب