گنجور

غزل شمارهٔ ۸۶۴

می نماید چشم شوخ از پرده شرم و حجاب
برق عالمسوز را مانع نمی گردد سحاب
اختر صبح آیدش خورشید تابان در نظر
هر که رخسار ترا دیده است پیش از آفتاب
می کند بر عاشقان هم رحم، حسن سنگدل
آب اگر گردد به چشم آتش از اشک کباب
حسن در دوران خط از شرم می آید برون
در قیامت می شود طالع ز مغرب آفتاب
بهره صورت پرست از حسن معنی حسرت است
تشنه دیدار گل را تشنه تر سازد گلاب
سنگ کم در پله میزان خجالت می کشد
خود حساب آسوده است از پرسش روز حساب
خودنمایی لازم نودولتان افتاده است
می شود غماز هر خونی که گردد مشک ناب
تشنه دیدار را کوثر نسازد دل خنک
بلبلان را برنیارد از خمار گل گلاب
گرچه می گردد ز پیچ و تاب کوته، رشته ها
رشته آه مرا سازد رساتر پیچ و تاب
کسب جمعیت به امید پریشانی کنم
می فشانم، هر چه می گیرم ز دریا چون سحاب
از هوسناکی منه بر آب، بنیاد حیات
کز هواجویی شود در یک نفس فانی، حباب
نیست بر سنگین دلان محرومی سایل گران
کوه با آن لنگر تمکین بود حاضر جواب
در سواد فقر از طول امل آثار نیست
در دل شب پا به دامن می کشد موج سراب
می کند پند و نصیحت در گرانجان هم اثر
پای خواب آلود از فریاد اگر خیزد ز خواب
فیض روشندل به نیک و بد برابر می رسد
پرتو مه می فتد یکسان به آباد و خراب
در مزاج تندخویان گریه را تأثیر نیست
آتش سوزان نمی اندیشد از اشک کباب
حسن روز افزون او صائب یکی صد شد ز خط
گرچه حسن از حلقه خط می‌شود پا در رکاب

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

می نماید چشم شوخ از پرده شرم و حجاب
برق عالمسوز را مانع نمی گردد سحاب
هوش مصنوعی: چشم بازیگوش و معصوم در حالی که شرم و حجاب دارد، جلوه‌ای از زیبایی و درخشش را نشان می‌دهد. باران و ابرها نمی‌توانند مانع از این درخشش و زیبایی شوند.
اختر صبح آیدش خورشید تابان در نظر
هر که رخسار ترا دیده است پیش از آفتاب
هوش مصنوعی: ستاره صبح به همراه خورشید در چشمان افرادی که چهره تو را قبل از طلوع آفتاب دیده‌اند، ظاهر می‌شود.
می کند بر عاشقان هم رحم، حسن سنگدل
آب اگر گردد به چشم آتش از اشک کباب
هوش مصنوعی: حسن، که طبعی سنگدل دارد، در برابر عاشقان مهربانی می‌کند و اگر آب چشمانش به آتش تبدیل شود، این دلیلی است بر شدت عشق و اشتیاق او.
حسن در دوران خط از شرم می آید برون
در قیامت می شود طالع ز مغرب آفتاب
هوش مصنوعی: زیبایی در دوران خوشنویسی از شرم بیرون می‌آید و در روز قیامت، مانند ستاره‌ای در سمت غرب آفتاب درخشانی خواهد داشت.
بهره صورت پرست از حسن معنی حسرت است
تشنه دیدار گل را تشنه تر سازد گلاب
هوش مصنوعی: زیبایی ظاهری به تنهایی کافی نیست و در حقیقت، ارزش واقعی به معنای درونی است. کسانی که به زیبایی ظاهری عشق می‌ورزند، از حسرت و آرزو برای دیدن زیبایی‌های واقعی رنج می‌برند. مثل کسی که برای دیدن گل‌ها تشنه است، گلاب تنها عطش او را بیشتر می‌کند.
سنگ کم در پله میزان خجالت می کشد
خود حساب آسوده است از پرسش روز حساب
هوش مصنوعی: سنگی که در پله ای قرار دارد، به خاطر کوچکی اش خجالت می‌کشد، اما در روز حساب، هیچ نگرانی ندارد چون حساب خود را مرتب کرده است.
خودنمایی لازم نودولتان افتاده است
می شود غماز هر خونی که گردد مشک ناب
هوش مصنوعی: اگر کسی بخواهد خود را به نمایش بگذارد، به نظر می‌رسد که در نهایت گرفتار مشکلات و سختی‌ها خواهد شد. در این حالت، او به نوعی نشانه‌ای برای ظهور هر نوع آسیب و ناراحتی خواهد بود.
تشنه دیدار را کوثر نسازد دل خنک
بلبلان را برنیارد از خمار گل گلاب
هوش مصنوعی: اگر کسی که منتظر دیدار است، سیرابی نداشته باشد، دلش شاد نخواهد شد و در دل بلبلان نیز، عواطف و شادی‌ها به خاطر زیبایی گل‌ها برنمی‌خیزد.
گرچه می گردد ز پیچ و تاب کوته، رشته ها
رشته آه مرا سازد رساتر پیچ و تاب
هوش مصنوعی: هرچند که زندگی با تغییرات و پیچیدگی‌هایش کم‌کم می‌گذرد، اما غم و اندوه من را با وضوح و رسایی بیشتری بیان می‌کند.
کسب جمعیت به امید پریشانی کنم
می فشانم، هر چه می گیرم ز دریا چون سحاب
هوش مصنوعی: به امید اینکه بتوانم جمعیتی را به دست آورم، از دل دریا چون ابر، هر چه را که به دست می‌آورم، پخش می‌کنم.
از هوسناکی منه بر آب، بنیاد حیات
کز هواجویی شود در یک نفس فانی، حباب
هوش مصنوعی: از خواسته‌های دنیوی خود بر کناره‌ی آب دوری کن، زیرا زندگی که بر اساس هوس‌ها و خواسته‌ها بنا شده، مانند حبابی است که در یک نفس از بین می‌رود.
نیست بر سنگین دلان محرومی سایل گران
کوه با آن لنگر تمکین بود حاضر جواب
هوش مصنوعی: برای افرادی که دل‌های سنگینی دارند، هیچ چیز نمی‌تواند آن‌ها را محروم کند؛ چرا که مانند کوه‌های بزرگ و محکم، ثابت و استوارند و به راحتی پاسخگوی چالش‌ها هستند.
در سواد فقر از طول امل آثار نیست
در دل شب پا به دامن می کشد موج سراب
هوش مصنوعی: در دنیای قابل مشاهده از فقر، امیدی به آینده وجود ندارد و در دل تاریکی شب، بینایی به سراب‌ها می‌افتد.
می کند پند و نصیحت در گرانجان هم اثر
پای خواب آلود از فریاد اگر خیزد ز خواب
هوش مصنوعی: نصیحت و پند در دل سنگین و سخت هم تأثیرگذار است، مانند اینکه صدای یک فریاد از خواب آلودگی می‌تواند فردی را بیدار کند.
فیض روشندل به نیک و بد برابر می رسد
پرتو مه می فتد یکسان به آباد و خراب
هوش مصنوعی: نور و خوشی‌ از دل‌های روشن به همه افراد، چه خوب و چه بد، می‌تابد. مانند ماه که به یکسان بر روی خانه‌های آباد و ویران می‌درخشد.
در مزاج تندخویان گریه را تأثیر نیست
آتش سوزان نمی اندیشد از اشک کباب
هوش مصنوعی: افرادی که خوی تند و سرسختی دارند، تحت تأثیر اشک و گریه قرار نمی‌گیرند. مانند آتش سوزانی که به خاطر اشک‌های کسی نگران نیست و همچنان به شعله‌ور بودن خود ادامه می‌دهد.
حسن روز افزون او صائب یکی صد شد ز خط
گرچه حسن از حلقه خط می‌شود پا در رکاب
هوش مصنوعی: زیبایی روزافزون او، صائب، به اندازه‌ای است که با وجود زیبایی خط، همچنان خود را در جایگاه خاصی حفظ کرده و از آن فراتر می‌رود.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۸۶۴ به خوانش عندلیب