گنجور

غزل شمارهٔ ۸۴۶

فروغی است یکرنگی از گوهر ما
دل ساده فردی است از دفتر ما
به دعوی نداریم چون صبح حاجت
که خورشید مهری است از محضر ما
به محشر هم از جای خود برنخیزد
سپندی که افتاد در مجمر ما
عجب دارم از فکرهای پریشان
که شیرازه گیرد به خود دفتر ما
چو آیینه قانع به دیدار خشک است
ازین تازه رویان دو چشم تر ما
شکستند جوهر طرازان فطرت
چو فولاد در بیضه بال و پر ما
کجا پخته گردد، که از جوش دریا
نیامد ز خامی برون عنبر ما
درین بحر پر شور، مانند گوهر
گرانمایگی بس بود لنگر ما
چه سرها که داده است بر باد صائب
هوایی که شد چون حباب افسر ما

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

فروغی است یکرنگی از گوهر ما
دل ساده فردی است از دفتر ما
هوش مصنوعی: یک نور صاف و روشن از وجود ماست و دل ساده و بدون پیچیدگی انسانی است که از نوشته‌های ما برمی‌خیزد.
به دعوی نداریم چون صبح حاجت
که خورشید مهری است از محضر ما
هوش مصنوعی: ما نیازی به درخواست و دعا نداریم، چون مثل صبح که نور خورشید را دارد، از وجود ما مهر و محبت ساطع می‌شود.
به محشر هم از جای خود برنخیزد
سپندی که افتاد در مجمر ما
هوش مصنوعی: حتی در روز قیامت نیز، آتش دانای ما که در دل سپند و شعله قرار گرفته، از جای خود حرکت نخواهد کرد.
عجب دارم از فکرهای پریشان
که شیرازه گیرد به خود دفتر ما
هوش مصنوعی: من از اندیشه‌های آشفته و پریشان شگفت‌زده‌ام که چطور می‌توانند به نظم و ترتیب دفتر ما سامان بدهند.
چو آیینه قانع به دیدار خشک است
ازین تازه رویان دو چشم تر ما
هوش مصنوعی: مانند آئینه‌ای هستیم که تنها به تماشای ظاهر خشک و بی‌روح می‌پردازد و از دیدن زیبایی‌های تازه و چشمان اشک‌بار ما بی‌خبر است.
شکستند جوهر طرازان فطرت
چو فولاد در بیضه بال و پر ما
هوش مصنوعی: جواهر خوب و ناب روح انسان را شکستند، مانند فولادی که در درون تخم یک پرنده وجود دارد.
کجا پخته گردد، که از جوش دریا
نیامد ز خامی برون عنبر ما
هوش مصنوعی: کجا می‌توان یافت که دریا از جوش و تلاطم به آرامش برسد و ما نیز از خامی خارج شویم و به بلوغ برسیم؟
درین بحر پر شور، مانند گوهر
گرانمایگی بس بود لنگر ما
هوش مصنوعی: در این دریا پرهیجان، مانند گوهر باارزش، داشتن لنگر برای ما کافی است.
چه سرها که داده است بر باد صائب
هوایی که شد چون حباب افسر ما
هوش مصنوعی: بسیاری از انسان‌ها به خاطر شرایط ناپایدار و بی‌ثباتی زندگی، جان خود را از دست داده‌اند. این وضعیت به‌گونه‌ای است که مانند حبابی که برمی‌خیزد و به سرعت می‌ترکد، مدت زمان زیادی دوام نمی‌آورد.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۸۴۶ به خوانش عندلیب