گنجور

غزل شمارهٔ ۸۴۲

دارند اگر سررشته‌ای در کف به ظاهر چنگ‌ها
در پنجه مطرب بود سررشته آهنگ‌ها
از من مدان چون باغ اگر هردم به رنگی می‌شوم
بی‌رنگی او می‌زند بر آب زینسان رنگ‌ها
موسی چه غم دارد اگر صد کوه طور از جا رود؟
سودا نمی‌پرد ز سر از حمله این سنگ‌ها
از ساده‌لوحی می‌شوم هر گام محو لاله‌ای
با آن که دور افتاده‌ام از کاروان فرسنگ‌ها
روزی که از می جام را می‌کردم جم روشنگری
در زنگ صائب غوطه زد آیینه فرهنگ‌ها

اطلاعات

وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دارند اگر سررشته‌ای در کف به ظاهر چنگ‌ها
در پنجه مطرب بود سررشته آهنگ‌ها
هوش مصنوعی: اگر در دست‌ها و انگشتان مطرب نشانه‌ای از تسلط باشد، در واقع آن تسلط بر آهنگ‌ها و موسیقی است.
از من مدان چون باغ اگر هردم به رنگی می‌شوم
بی‌رنگی او می‌زند بر آب زینسان رنگ‌ها
هوش مصنوعی: از من توقع نداشته باش که همیشه یکسان باشم؛ مانند باغی که هر لحظه به رنگی در می‌آید. بی‌رنگی او با این تغییرات همیشگی در رنگ‌ها به مانند آبی است که به دریا می‌زند.
موسی چه غم دارد اگر صد کوه طور از جا رود؟
سودا نمی‌پرد ز سر از حمله این سنگ‌ها
هوش مصنوعی: موسی نگران نیست اگر صد کوه طور جابجا شود، زیرا آنچه در ذهن اوست به راحتی از بین نمی‌رود و نگرانی‌ها و چالش‌ها او را تحت تاثیر قرار نمی‌دهند.
از ساده‌لوحی می‌شوم هر گام محو لاله‌ای
با آن که دور افتاده‌ام از کاروان فرسنگ‌ها
هوش مصنوعی: به خاطر سادگی‌ام، در هر قدم به تماشای لاله‌ای مشغول می‌شوم، با اینکه خیلی دور از جمع دوستان و همسفرانم هستم.
روزی که از می جام را می‌کردم جم روشنگری
در زنگ صائب غوطه زد آیینه فرهنگ‌ها
هوش مصنوعی: روزی که از شراب در جام می‌نوشیدم، نور حقیقت در میان زنگارهای ذهن قرار گرفت و بازتاب فرهنگ‌ها را نمایان کرد.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۸۴۲ به خوانش عندلیب