غزل شمارهٔ ۸۳۶
برق سبک عنان را پروای خار و خس نیست
دام و قفس چه سازد با دل رمیده ما؟
دست گرهگشایی است از کار هر دو عالم
در دامن توکل پای کشیده ما
هر چند دیده ها را نادیده می شماری
هر جا که پا گذاری فرش است دیده ما
از نوبهار صائب رنگش به رو نیاید
بر گلشنی که بگذشت رنگ پریده ما
نتوان به مرگ پوشید چشم ندیده ما
سیری ندارد از خاک، چون دام، دیده ما
گفتیم وقت پیری در گوشه ای نشینیم
شد تازیانه حرص قد خمیده ما
با دل رمیده عشق زخم زبان چه سازد؟
گلها ز خار چیند دامان چیده ما
غزل شمارهٔ ۸۳۵: از بیخودی نمانده است پروای جسم، جان راغزل شمارهٔ ۸۳۷: زهی به ساعد سیمین شکوفه ید بیضا
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
برق سبک عنان را پروای خار و خس نیست
دام و قفس چه سازد با دل رمیده ما؟
هوش مصنوعی: در اینجا به این مفهوم اشاره شده است که وقتی طبع آزاد و سرکش است، به چیزهای بیاهمیتی مانند خار و خس (گیاهان بیثمر) توجهی نمیکند. همچنین، در این شرایط، دام و قفس نمیتوانند بر روی دل آسیبدیده و ناآرام ما تأثیر بگذارند. در واقع، از این جمله میتوان نتیجه گرفت که روحیه و آرزوهای بلند، انسان را از محدودیتها و مشکلات بیاهمیت دور میکند.
دست گرهگشایی است از کار هر دو عالم
در دامن توکل پای کشیده ما
هوش مصنوعی: دست کمکی و نجاتدهندهای است که از کارهای هر دو جهان، در دامن توکل ما کشیده شده است.
هر چند دیده ها را نادیده می شماری
هر جا که پا گذاری فرش است دیده ما
هوش مصنوعی: هرچند که تو به چشم دیگران توجهی نمیکنی، اما هر جایی که قدم میگذاری، چشم ما به تو میافتد و به تو نگاه میکند.
از نوبهار صائب رنگش به رو نیاید
بر گلشنی که بگذشت رنگ پریده ما
هوش مصنوعی: با آمدن بهار، رنگی به چهرهاش نمیزند، چرا که در گلی زار، این رنگ پریده ما از بین رفته است.
نتوان به مرگ پوشید چشم ندیده ما
سیری ندارد از خاک، چون دام، دیده ما
هوش مصنوعی: ما نمیتوانیم مرگ را نادیده بگیریم، زیرا نگاه ما هرگز سیر نمیشود و همیشه به خاک مینگرد، مانند دام که همیشه در جستجوی شکار است.
گفتیم وقت پیری در گوشه ای نشینیم
شد تازیانه حرص قد خمیده ما
هوش مصنوعی: گفتیم در دوره پیری آرام و گوشهنشین خواهیم شد، اما رفتار طمع و حرص ما به ما آسیب میزند و ما را خمیده کرده است.
با دل رمیده عشق زخم زبان چه سازد؟
گلها ز خار چیند دامان چیده ما
هوش مصنوعی: عشق که دل را دچار پریشانحالی و درد کرده، چه کار میتواند بکند در برابر زخمهای زبان دیگران؟ آیا گلها میتوانند از خارها فاصله بگیرند و زیبایی را در آغوش بکشند؟
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۸۳۶ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
1395/01/04 12:04
محسن شفیعی
بیت پنجم به همراه ابیات بعدش باید در مطلع قرار گیرند
مطابق چاپ محمد قهرمان
1400/01/22 23:03
Polestar
ترتیب بیتها کاملا واضحه که بهم خورده!
حالا معلوم نیست چرا اینجور شده

صائب