گنجور

غزل شمارهٔ ۸۲۷

ای خار و خس بحر ثنای تو سخن‌ها
گنجینه گوهر ز مدیح تو دهن‌ها
یک بار بر این نه چمن سبز گذشتی
سر در پی بوی تو نهادند چمن‌ها
ما و سر آن زلف و پریشانی غربت
گرد سر این شام بود صبح وطن‌ها
از نقطه توان راه به مضمون سخن برد
غول ره ما گشت درازی سخن‌ها
تا شبنم افتاده بر افلاک برآید
خورشید جهان‌تاب فروهشته رسن‌ها
معموره عشق است که غربت‌زدگانش
در آب نگیرند گل از یاد وطن‌ها
نقد دو جهان غنچه‌صفت در گره توست
تا چند بگردی چو زبان گرد دهن‌ها؟
هرجا که شود خامه صائب گهرافشان
تا حشر بماند چو صدف باز دهن‌ها

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای خار و خس بحر ثنای تو سخن‌ها
گنجینه گوهر ز مدیح تو دهن‌ها
هوش مصنوعی: ای خار و خس، دریا پر از ستایش توست و زبان‌ها پر از جواهراتی است که از مدح و توصیف تو می‌گویند.
یک بار بر این نه چمن سبز گذشتی
سر در پی بوی تو نهادند چمن‌ها
هوش مصنوعی: یک بار که بر این چمن سبز قدم گذاشتی، گل‌ها و چمن‌ها سر خود را به دنبال بوی تو به زمین گذاشتند.
ما و سر آن زلف و پریشانی غربت
گرد سر این شام بود صبح وطن‌ها
هوش مصنوعی: ما و دلیل زیبایی و آشفتگی غمگین آن زلف، در این شب به دور از وطن، مانند صبحی هستیم که به یاد وطن‌ها می‌آید.
از نقطه توان راه به مضمون سخن برد
غول ره ما گشت درازی سخن‌ها
هوش مصنوعی: از نقطه‌ی قوت و استعداد خود، به عمق و مفهوم سخن پی بردیم، اما در این مسیر، گفتارهای ما به طرز بی‌پایانی طولانی شد.
تا شبنم افتاده بر افلاک برآید
خورشید جهان‌تاب فروهشته رسن‌ها
هوش مصنوعی: وقتی اولین قطرات شبنم بر زمین می‌افتند، خورشید روشن و درخشان از افق سر برمی‌آورد و تاریکی را کنار می‌زند.
معموره عشق است که غربت‌زدگانش
در آب نگیرند گل از یاد وطن‌ها
هوش مصنوعی: عشقی که در دل‌های دورافتاده وجود دارد، باعث می‌شود که آن‌ها از یاد وطن و زیبایی‌های آن غافل نمانند و همیشه در دلشان حس وطن‌دوستی را حفظ کنند.
نقد دو جهان غنچه‌صفت در گره توست
تا چند بگردی چو زبان گرد دهن‌ها؟
هوش مصنوعی: تمام زیبایی‌های دنیا، که شبیه غنچه‌های زیبا هستند، در درون تو نهفته است. پس چرا همچنان مانند زبانی که دور دهان می‌چرخد، در جستجوی چیزهای دیگر هستی؟
هرجا که شود خامه صائب گهرافشان
تا حشر بماند چو صدف باز دهن‌ها
هوش مصنوعی: هر کجا که قلم صائب به کار بیفتد، سخنانی ارزشمند و گرانبها تا قیامت باقی می‌ماند، مثل صدفی که دهانش را باز کرده و درونش گنجی را نگه داشته است.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۸۲۷ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1397/04/30 06:06
محسن حیدرزاده جزی

در مصرع دوم بیت سوم شود به جای بود درست است . (مطابق چاپ قهرمان )