غزل شمارهٔ ۸۲۳
خوابیده تر از راه بود راحله ما
در سینه صحراست گره قافله ما
در دامن صحرای ملامت نتوان یافت
خاری که نچیده است گل از آبله ما
دیوانه به همواری ما نیست درین دشت
چون جوهر تیغ است خمش سلسله ما
از تشنه لبی گرد برآریم ز دریا
خون در جگر باده کند حوصله ما
چون سیل، دلیل ره ما جذبه دریاست
محتاج به رهبر نبود قافله ما
ما از تو جداییم به صورت، نه به معنی
چون فاصله بیت بود فاصله ما
چون زلف، پریشانی ما دور و درازست
کوتاه نگردد به شنیدن گله ما
جا دارد اگر زین غزل تازه نویسند
صائب به لب یار، عزیزان صله ما!
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوابیده تر از راه بود راحله ما
در سینه صحراست گره قافله ما
هوش مصنوعی: راحله ما، که در واقع نماد سفر است، در دل صحرا به خواب رفته و این نشاندهندهی وضعیت و حالتی است که ما وقتی به سفر میپردازیم، با چالشها و مشکلاتی مواجه میشویم. گره قافله ما اشاره به موانع و دشواریهایی دارد که در مسیر راه قرار دارد و ممکن است باعث تأخیر یا سختی در سفر ما شود. به عبارت دیگر، ما در راهی هستیم که با وجود خواب رفتن راحلهمان، همچنان باید با چالشها مواجه شویم.
در دامن صحرای ملامت نتوان یافت
خاری که نچیده است گل از آبله ما
هوش مصنوعی: در بیابان نکوهش، نمیتوان هیچ خار و خسی را پیدا کرد که گل را از زخم ما چیده باشد.
دیوانه به همواری ما نیست درین دشت
چون جوهر تیغ است خمش سلسله ما
هوش مصنوعی: به نظر میرسد در این دشت، کسی مانند ما نیست که در آرامش و همواری قرار داشته باشد. ما همچون تیغی تیز و برش دار هستیم که در دل این شرایط، ناپایداری و تلاطم را احساس میکنیم.
از تشنه لبی گرد برآریم ز دریا
خون در جگر باده کند حوصله ما
هوش مصنوعی: اگر از درد تشنگی بگوییم، از عمق دریا نوشیدنی تهیه میکنیم که به دل ما coragem و شجاعت ببخشد.
چون سیل، دلیل ره ما جذبه دریاست
محتاج به رهبر نبود قافله ما
هوش مصنوعی: مانند سیلی که راه خود را پیدا میکند، قافله ما تحت تأثیر دریا قرار دارد و به راهنما نیازی ندارد.
ما از تو جداییم به صورت، نه به معنی
چون فاصله بیت بود فاصله ما
هوش مصنوعی: ما از تو ظاهراً جدا هستیم، اما از نظر معنا و احساس نه. همچون فاصلهای که بین دو بیت وجود دارد، فاصله ما نیز تنها ظاهری است.
چون زلف، پریشانی ما دور و درازست
کوتاه نگردد به شنیدن گله ما
هوش مصنوعی: زلفهای ما به قدری به هم ریخته و پیچیدهاند که هرچه دربارهی ناراحتیمان بگوییم، کوتاه نخواهد شد.
جا دارد اگر زین غزل تازه نویسند
صائب به لب یار، عزیزان صله ما!
هوش مصنوعی: شایسته است که اگر کسی بخواهد از این غزل جدید بنویسد، به زیبایی لب یار و محبت عزیزان ما اشاره کند.

صائب