غزل شمارهٔ ۸۱۷
بر چرخ محیط است فروغ نظر ما
ساحل دل دریاست ز آب گهر ما
در نامه ما حرف نسنجیده نباشد
از جیب صدف سفته برآید گهر ما
چون دیده ماهی که نماید ز ته آب
از پرده سنگ است نمایان شرر ما
هرچند پر و بال نداریم چو شبنم
از پرتو خورشید بود بال و پر ما
شیریم ولی زهره آزار نداریم
از جنبش رگ کوچه دهد نیشتر ما
آزادی ما در گرو پختگی ماست
آویخته است از رگ خامی ثمر ما
بیداد فلک را به تغافل گذرانیم
پوشیدن چشم است ز دشمن سپر ما
از همرهی عقل به جایی نرسیدیم
پیچیده تر از راه بود راهبر ما
یارب که دعا کرد که چون قافله موج
آسایش منزل نبود در سفر ما
صائب جگرش چون جگر صبح شود چاک
یک روز اگر چرخ کشد دردسر ما
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بر چرخ محیط است فروغ نظر ما
ساحل دل دریاست ز آب گهر ما
هوش مصنوعی: چشم انداز ما بر آسمان میتابد و دل ما مانند ساحلی است که دریا از آب گوهرهای ما سرشار است.
در نامه ما حرف نسنجیده نباشد
از جیب صدف سفته برآید گهر ما
هوش مصنوعی: در نامهی ما نباید حرف ناپختهای وجود داشته باشد، چون از دل صدف باید گوهر اصلی نمایان شود.
چون دیده ماهی که نماید ز ته آب
از پرده سنگ است نمایان شرر ما
هوش مصنوعی: وقتی ماهی که در عمق آب زندگی میکند، سنگی را میبیند، از لابهلای پرده آب، راهی به بیرون پیدا میکند و درخششی از وجود خود را به نمایش میگذارد.
هرچند پر و بال نداریم چو شبنم
از پرتو خورشید بود بال و پر ما
هوش مصنوعی: هرچند که ما توانایی و قدرتی نداریم، اما مانند شبنم که به خاطر تابش خورشید وجود دارد، از نور و محبت او بهرهمند هستیم و به همین دلیل ارزشمندیم.
شیریم ولی زهره آزار نداریم
از جنبش رگ کوچه دهد نیشتر ما
هوش مصنوعی: ما شیرین و خوشخلقیم، ولی عصبانی نمیشویم. از تحرکات و حرکات کوچک در کوچهها هم ناراحت نمیشویم.
آزادی ما در گرو پختگی ماست
آویخته است از رگ خامی ثمر ما
هوش مصنوعی: آزادی ما به میزان رشد و بلوغ ما وابسته است و ثمره ما به نحوه خامی یا ناپختگیمان وابسته است.
بیداد فلک را به تغافل گذرانیم
پوشیدن چشم است ز دشمن سپر ما
هوش مصنوعی: زمانه را با بیتوجهی رد میکنیم، مانند اینکه برای حفاظت از خود چشمهایمان را از دشمن میپوشانیم.
از همرهی عقل به جایی نرسیدیم
پیچیده تر از راه بود راهبر ما
هوش مصنوعی: ما با همراهی عقل به هیچ مقصدی نرسیدیم، چون راه ما به قدری پیچیده بود که راهنما نیز نتوانست ما را هدایت کند.
یارب که دعا کرد که چون قافله موج
آسایش منزل نبود در سفر ما
هوش مصنوعی: ای خدا، کسی که دعا کرد تا قافله در سفر ما از آرامش و آسایش بیبهره نباشد.
صائب جگرش چون جگر صبح شود چاک
یک روز اگر چرخ کشد دردسر ما
هوش مصنوعی: اگر روزی گردونهی زمان برای ما درد و مشکل ایجاد کند، دل صائب مانند دل صبحگاه، از شدت ناراحتی و غم پاره خواهد شد.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۸۱۷ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
1396/01/11 11:04
عروضی
وزن غزل:
مفعولُ مفاعیلُ مفاعیلُ فعولن
بحر:
هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف