گنجور

غزل شمارهٔ ۷۹

چند بتوان خاک زد در چشم، عقل و هوش را؟
یا رب انصافی بده آن خطِ بازیگوش را
کارِ من با سرو‌بالایی است کز بس سرکشی
می‌شمارد حلقهٔ بیرونِ در، آغوش را
از جهانِ بی‌خودی پایِ تزلزل کوته است
نیست پروای قیامت عاشقِ مدهوش را
زیرِ گردونِ سبک‌جولان چه عاجز مانده‌ای؟
می‌توان برداشتن از جوشی این سرپوش را
روزگاری شد ز جوشِ گفتگو افتاده‌ام
کیست صائب تا به حرف آرد منِ خاموش را؟

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چند بتوان خاک زد در چشم، عقل و هوش را؟
یا رب انصافی بده آن خطِ بازیگوش را
هوش مصنوعی: چقدر می‌توان با فریب و حقه، عقل و هوش را تحت تأثیر قرار داد؟ کاش خدایا قدری انصاف بدهی به آن کسی که در بازی و شوخی، بازیگوشی می‌کند.
کارِ من با سرو‌بالایی است کز بس سرکشی
می‌شمارد حلقهٔ بیرونِ در، آغوش را
هوش مصنوعی: من با کسی ارتباط دارم که از شدت طغیان و نافرمانی‌اش، دروازه را به حلقه بیرونی می‌شمارد و آغوش را نمی‌پذیرد.
از جهانِ بی‌خودی پایِ تزلزل کوته است
نیست پروای قیامت عاشقِ مدهوش را
هوش مصنوعی: قلب عاشق بی‌خیال از دنیای فانی و ناپایدار است و به عاقبت کار خود فکر نمی‌کند. او در حالت سرمستی و عاشقی، نگران بازتاب و عواقب عشقش نیست.
زیرِ گردونِ سبک‌جولان چه عاجز مانده‌ای؟
می‌توان برداشتن از جوشی این سرپوش را
هوش مصنوعی: زیر آسمانِ پرتحرک و پویایی که در آن زندگی می‌کنیم، چه اندازه ناتوان و بی‌قدرت شده‌ای؟ آیا نمی‌توانی از این فشار و محدودیت، بار و سنگینی را برداری و رهایی یابی؟
روزگاری شد ز جوشِ گفتگو افتاده‌ام
کیست صائب تا به حرف آرد منِ خاموش را؟
هوش مصنوعی: در حال حاضر به دلیل گفتگوها و تبادل نظرها، از نشاط و شور و شوق فاصله گرفته‌ام. نمی‌دانم چه کسی می‌تواند مرا، که در خاموشی به سر می‌برم، به سخن وادار کند.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۷۹ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1394/07/24 17:09
ع. اردکانی

وزن شعر:
فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن