غزل شمارهٔ ۷۶۳
عالم ختن شد از قلم مشکسود ما
جای ترحم است به زخم حسود ما
برهان آدمیت ما، قدسیان بسند
گو شعله زاده ای ننماید سجود ما
خورشید از کدام افق سربرآورد؟
آفاق پر شده است ز گفت و شنود ما
خوردیم بس که سیلی اخوان روزگار
نیلی شد آب چاه ز روی کبود ما
صائب غنیمت است که در سنگلاخ دهر
خندید بخت سبز به روی کبود ما
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
عالم ختن شد از قلم مشکسود ما
جای ترحم است به زخم حسود ما
هوش مصنوعی: این بیت بیانگر این است که ظلم و بدیهای دیگران به ما آسیب رسانده و دنیا از درد و رنج ناشی از این مشکلات پر شده است. در حقیقت، به جای اینکه دیگران به ما ترحم کنند، خودشان باید از زخمها و آسیبهایی که به ما وارد کردهاند، شرمنده شوند.
برهان آدمیت ما، قدسیان بسند
گو شعله زاده ای ننماید سجود ما
هوش مصنوعی: ما دلیل انسانیت خود را از شکو و عظمت آسمانیان میدانیم و بر این باوریم که هیچ چیز از آتش و اشتیاق ما نمیتواند مانع از سجده ما شود.
خورشید از کدام افق سربرآورد؟
آفاق پر شده است ز گفت و شنود ما
هوش مصنوعی: خورشید از کدام سمت سحرگاه طلوع کرد؟ همه جا پر از گفتگوها و حرفهای ماست.
خوردیم بس که سیلی اخوان روزگار
نیلی شد آب چاه ز روی کبود ما
هوش مصنوعی: ما به اندازهای از ناکامیها و مشکلات دوران زندگی ضربه خوردهایم که حالا چهرهمان به رنگ کبود درآمده و مانند آب چاه تیره و تار شده است.
صائب غنیمت است که در سنگلاخ دهر
خندید بخت سبز به روی کبود ما
هوش مصنوعی: زمانهی سخت و سنگلاخ است، اما خوشبختانه شانس و بخت ما در این شرایط، نسبت به دیگران به خوبی درخشیده و بر ما لبخند زده است.