اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ننگِ کفرِ من به فریاد آورد ناقوس را
میکِشد ایمانِ من در خون، لبِ افسوس را
هوش مصنوعی: رنج و عذاب ناشی از کفر و بیایمانیام به شدت مرا آزار میدهد، در حالی که ایمان و اعتقادم به حالت تاسف و افسوس، در دلام جریحهدار شده است.
از هوایِ نفسِ ظلمانی است سِیر و دورِ خلق
دود میآرد به جنبش صورتِ فانوس را
هوش مصنوعی: وجود فرد بر اثر خواستهها و تمایلات تاریک خود به وضعیتی میرسد که باعث میشود نور و روشنایی (نماد جان و روح) تحت تأثیر قرار گیرد و به نوعی نور شعلهی فانوس در حرکت میآید و به حالات مختلف دچار تغییرات میشود. در واقع، این وضعیت گواهی بر تأثیرات منفی نفس و ضرورت دوری از آن است.
عیبِ خود دیدن مرا ز اهلِ هنر ممتاز کرد
منفعت از پا زیاد از پر بود طاوس را
هوش مصنوعی: شناسایی عیوب خود باعث شد که در میان اهل هنر برجسته شوم، زیرا با وجود اینکه طاووس پرهای زیبا و زیادی دارد، اما هیچگاه به آنها مغرور نمیشود و همیشه در پی منفعت و سود است.
خوفِ ما ز اعمالِ ناشایستِ خود باشد که نیست
نامهٔ قتلی به جز مکتوبِ خود، جاسوس را
هوش مصنوعی: نگرانی ما از کارهای نادرست خودمان است، زیرا هیچ نشانهای از مرگ ما به جز نوشتههای خودمان وجود ندارد که بر کردارمان دلالت میکند.
عالَمِ معقول صائب روی بنماید ترا
گر توانی ترککردن عالمِ محسوس را
هوش مصنوعی: اگر بتوانی از دنیای محسوس و محسوسات دست بکشی و آن را رها کنی، دنیای معنوی و عقلانی به تو روی خواهد آورد و خود را نشان خواهد داد.
حاشیه ها
1394/07/13 08:10
Kazem Gharibi
در بیت نخست ناقوس نماد کفر است. معمولا در ازمنه گذشته، مسلمانان پیروان دیگر ادیان را در حد کافر در نظر میگرفتند. بنابر این ملزومات دینشان را نیز اسباب و ابزار کفر به حساب میآوردند. میگوید به قدری کفر من عیان است که ناقوس که خود نماد کفر است به فریاد از کفر من است و ایمان من از روی تاسف و افسوس به حال کفرآمیز من لب به دندان میگزد.
حرکت و جنبش و رفتار مردم در دنیا متأثر از نفس تاریک ایشان است. همان گونه که مردنگی فانوس از گرمای شمع میان آن به حرکت در میآید و تصاویر منقوش روی آن به جنبش میآیند. توضیح آن که نوعی فانوس بوده که شبیه به فانوسهای کاغذی چینی مردنگی از کاغذ داشته و این مردنگی ثابت نبوده. هنگامی که آن را روشن میکردند، گرما سبب چرخش آن میشده و تصاویر آن شبیه به تصاویر پویانمایی امروزی به نظر میرسیده. به آن فانوس خیال نیز میگفتند. این که من عیب خود را میبینم، مرا در میان هنرمندان متمایز کردهاست، همانطور که طاووس نیز از نگریستن به پاهای زشت خود و دیدن عیوب خود بیشتر منفعت میبرد تا با نگریستن به زیبایی پرهایش. وحشت ما در قیامت بهخاطر نامه زشت اعمالمان است که همراه ماست، همانطور که نامه جاسوسی که همراه جاسوس یافت میشود مجوز قتل او را صادر میکند.