غزل شمارهٔ ۷۵
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۷۵ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
در بیت نخست ناقوس نماد کفر است. معمولا در ازمنه گذشته، مسلمانان پیروان دیگر ادیان را در حد کافر در نظر میگرفتند. بنابر این ملزومات دینشان را نیز اسباب و ابزار کفر به حساب میآوردند. میگوید به قدری کفر من عیان است که ناقوس که خود نماد کفر است به فریاد از کفر من است و ایمان من از روی تاسف و افسوس به حال کفرآمیز من لب به دندان میگزد.
حرکت و جنبش و رفتار مردم در دنیا متأثر از نفس تاریک ایشان است. همان گونه که مردنگی فانوس از گرمای شمع میان آن به حرکت در میآید و تصاویر منقوش روی آن به جنبش میآیند. توضیح آن که نوعی فانوس بوده که شبیه به فانوسهای کاغذی چینی مردنگی از کاغذ داشته و این مردنگی ثابت نبوده. هنگامی که آن را روشن میکردند، گرما سبب چرخش آن میشده و تصاویر آن شبیه به تصاویر پویانمایی امروزی به نظر میرسیده. به آن فانوس خیال نیز میگفتند. این که من عیب خود را میبینم، مرا در میان هنرمندان متمایز کردهاست، همانطور که طاووس نیز از نگریستن به پاهای زشت خود و دیدن عیوب خود بیشتر منفعت میبرد تا با نگریستن به زیبایی پرهایش. وحشت ما در قیامت بهخاطر نامه زشت اعمالمان است که همراه ماست، همانطور که نامه جاسوسی که همراه جاسوس یافت میشود مجوز قتل او را صادر میکند.