گنجور

غزل شمارهٔ ۷۲۴

ابروی او نرفت ز مد نظر مرا
در زیر تیغ، زندگی آمد بسر مرا
دارم چو شمع گردنی از موم نرمتر
تیغ برهنه است نسیم سحر مرا
زخم زبان مرا نتواند گرفته ساخت
دل وا شود چو آبله از نیشتر مرا
بر رشته گسسته عمر سبک عنان
باشد خطر چو سبحه ز صد رهگذر مرا
هر چند بگسلد رگ جان، نگسلم ازو
پیوند دیگرست به موی کمر مرا
پیری مرا به گوشه عزلت دلیل شد
بال شکسته شد به قفس راهبر مرا
تا در کمند رشته هستی فتاده ام
دل خوردن است کار چو عقد گهر مرا
صائب دو عالم از اثر توتیای فقر
افتاد چون دو قطره اشک از نظر مرا

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ابروی او نرفت ز مد نظر مرا
در زیر تیغ، زندگی آمد بسر مرا
هوش مصنوعی: ابروی او همیشه در ذهن من است و تحت تاثیر زیبایی‌اش، زندگی‌ام تحت فشار و سختی گذرانده می‌شود.
دارم چو شمع گردنی از موم نرمتر
تیغ برهنه است نسیم سحر مرا
هوش مصنوعی: من مانند شمعی هستم که گردنش نرمتر از موم است و نسیم صبح، به مانند تیغی برهنه، بر من تاثیر می‌گذارد.
زخم زبان مرا نتواند گرفته ساخت
دل وا شود چو آبله از نیشتر مرا
هوش مصنوعی: زخم‌های زبانی نمی‌توانند مرا ناراحت کنند، زیرا دل من مانند آبله‌ای است که از نیشتر باز می‌شود و این دردها نمی‌توانند تاثیری بر من بگذارند.
بر رشته گسسته عمر سبک عنان
باشد خطر چو سبحه ز صد رهگذر مرا
هوش مصنوعی: زندگی مانند رشته‌ای است که به راحتی می‌تواند پاره شود و در این میان، خطرات بسیاری وجود دارد. همانطور که یک گردنبند از هزاران رشته عبور می‌کند، من نیز از میان مسیرهای زیادی عبور می‌کنم.
هر چند بگسلد رگ جان، نگسلم ازو
پیوند دیگرست به موی کمر مرا
هوش مصنوعی: هرچند که رابطه عاطفی‌ام ممکن است دچار مشکل شود، اما هنوز هم پیوند دیگری بین من و او وجود دارد که به اندازه‌ای عمیق است که نمی‌توانم از آن جدا شوم.
پیری مرا به گوشه عزلت دلیل شد
بال شکسته شد به قفس راهبر مرا
هوش مصنوعی: پیری و کهنسالی باعث شده است که به گوشه‌ای از تنهایی و انزوا بروم. حس می‌کنم که بال‌های من شکسته و دیگر نمی‌توانم پرواز کنم، بنابراین همچون پرنده‌ای در قفس نیاز به هدایت و راهنمایی دارم.
تا در کمند رشته هستی فتاده ام
دل خوردن است کار چو عقد گهر مرا
هوش مصنوعی: من در دام زندگی گرفتار شده‌ام و در این وضعیت، دل‌نگرانی و غم خوردن، نشانه‌ ارزش و زیبایی وجود من است.
صائب دو عالم از اثر توتیای فقر
افتاد چون دو قطره اشک از نظر مرا
هوش مصنوعی: فقر تو باعث شد که همه چیز از یادم برود، مانند اشکی که از چشم می‌چکد و ناپدید می‌شود.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۷۲۴ به خوانش عندلیب