غزل شمارهٔ ۷۱۷
در گردش آورید می لعل فام را
زین بیش خشک لب مپسندید جام را
تاچون شفق مدام رخت لاله گون بود
بی باده مگذران چو فلک صبح و شام را
غافل مشو که وقت شناسان نوبهار
چون لاله بر زمین ننهادند جام را
هر کس به خون دل ز می ناب صلح کرد
محکم گرفت دامن عیش مدام را
آمد ز زیر سنگ برون هر دلی که ریخت
بر خاک، میوه های تمنای خام را
دادیم عارفانه چو منصور تن به دار
کردیم نقد، روضه دارالسلام را
بر تیغ کوه سینه فشارد ز انفعال
کبکی که آورد به نظر آن خرام را
آنجا که دوربینی رشک است، عاشقان
امساک می کنند ز جانان پیام را
دل را به زور عشق رهاندیم از بدن
با خود به زیر خاک نبردیم دام را
عیب من از شمار برون است و از حساب
صائب ز چشم خلق بپوشم کدام را؟
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
در گردش آورید می لعل فام را
زین بیش خشک لب مپسندید جام را
هوش مصنوعی: برای خود شرابی خوش رنگ و معنوی به گردش درآورید؛ دیگر از جام خشک و بیمزه لذت نبرید.
تاچون شفق مدام رخت لاله گون بود
بی باده مگذران چو فلک صبح و شام را
هوش مصنوعی: تا زمانی که رنگ چهرهات مانند شفق زیبا و سرخ باشد، بیآنکه به شراب روی بیاوری، مانند آسمان صبح و شب را سپری کن.
غافل مشو که وقت شناسان نوبهار
چون لاله بر زمین ننهادند جام را
هوش مصنوعی: فریب نخور؛ کسانی که به زمان آگاه هستند، مانند گل لاله، همیشه از قبل آمادهاند و جلوتر از دیگران برای بهرهبرداری از نعمتهای بهار تلاش میکنند.
هر کس به خون دل ز می ناب صلح کرد
محکم گرفت دامن عیش مدام را
هوش مصنوعی: هر که با زحمت و جانفشانی برای رسیدن به آرامش و رضایت واقعی تلاش میکند، به لذتی پایدار و همیشگی دست خواهد یافت.
آمد ز زیر سنگ برون هر دلی که ریخت
بر خاک، میوه های تمنای خام را
هوش مصنوعی: هر دلی که به خاک افتاده و تحت فشار بوده، حالا از زیر سنگ بیرون آمده و خوشههای آرزوهای ناشناختهاش را به نمایش گذاشته است.
دادیم عارفانه چو منصور تن به دار
کردیم نقد، روضه دارالسلام را
هوش مصنوعی: ما با آگاهی و شناخت عمیق، مانند منصور که جانش را برای باورهایش فدای کرد، به مشکلات و چالشها رو به رو شدیم و به ارزشهای واقعی زندگی، که مانند باغ بهشتی است، توجه کردیم.
بر تیغ کوه سینه فشارد ز انفعال
کبکی که آورد به نظر آن خرام را
هوش مصنوعی: بر فراز کوه، کبکی به آرامی میکوشد تا خود را به جلو برساند و نشان دهد که چقدر باوقار و هنرمندانه قدم برمیدارد. آن کبک با شکوه و زیبایی خاصی ظاهر میشود که توجه همه را جلب میکند.
آنجا که دوربینی رشک است، عاشقان
امساک می کنند ز جانان پیام را
هوش مصنوعی: در جایی که زیباییها و توجهات وجود دارد، عاشقان از عشق و محبت به معشوق خود دوری میگزینند و پیامی به او نمیفرستند.
دل را به زور عشق رهاندیم از بدن
با خود به زیر خاک نبردیم دام را
هوش مصنوعی: با عشق، دل را از قید و بند بدن آزاد کردیم و نذاشتیم که با خود به زیر خاک ببریم.
عیب من از شمار برون است و از حساب
صائب ز چشم خلق بپوشم کدام را؟
هوش مصنوعی: عیب من در دید دیگران واضح است و از محاسبه دور است. نمیدانم باید کدام عیب را از چشم دیگران پنهان کنم.