گنجور

غزل شمارهٔ ۷۱۶

عارف متابعت نکند قال و قیل را
بانگ درا به کار نیاید دلیل را
با دوستان حق چه کند خصم شعله خوی؟
باغ و بهارهاست در آتش خلیل را
پاس نفس بدار که آن خوی آتشین
در زیر لب گداخت نفس جبرئیل را
چشمی که راه برد به آن لعل آبدار
موج سراب می شمرد سلسبیل را
از همت بزرگ به دولت توان رسید
آری به فیل صید نمایند فیل را
در مرگ، غفلت تو سرایت نمی کند
پروای سرمه نیست صدای رحیل را
باشد بهشت نقد، شهیدان اگر کنند
گلگونه عذار تو خون سبیل را
آخر سیاه بختی مجنون عزیز کرد
بر چهره زنان عرب، خال نیل را
ای آن که شد ترا به نکویی بلند نام
مشمار سهل، نعمت ذکر جمیل را
کی نیل چشم زخم شود یوسف مرا؟
مشاطه گر به کار برد رود نیل را
آزاده ای که تلخی احسان کشیده است
صائب به از کریم شمارد بخیل را

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عارف متابعت نکند قال و قیل را
بانگ درا به کار نیاید دلیل را
هوش مصنوعی: عالم حقیقی نباید به حرف‌های بی‌پایه و شایعات توجه کند، زیرا صدای حقیقت خودش راهنمای اوست و نیازی به دلایل دیگر ندارد.
با دوستان حق چه کند خصم شعله خوی؟
باغ و بهارهاست در آتش خلیل را
هوش مصنوعی: دشمن چه کار می‌تواند با دوستی کند که آتش زبانه می‌کشد؟ در حالی که باغ و بهارها در آتش ابراهیم (خلیل) وجود دارد.
پاس نفس بدار که آن خوی آتشین
در زیر لب گداخت نفس جبرئیل را
هوش مصنوعی: نفس خود را حفظ کن، زیرا آن خوی آتشین که در زیر لب پنهان شده، می‌تواند نفس جبرئیل را هم ذوب کند.
چشمی که راه برد به آن لعل آبدار
موج سراب می شمرد سلسبیل را
هوش مصنوعی: چشمی که به زیبایی و جذابیت خیره شده، به جای اینکه زیبایی واقعی را ببیند، فریب یک پدیده ناپایدار و فریبنده را می‌خورد و آن را به جای چشمه‌ای زلال و خوشمزه تصور می‌کند.
از همت بزرگ به دولت توان رسید
آری به فیل صید نمایند فیل را
هوش مصنوعی: با تلاش و اراده قوی می‌توان به موفقیت‌های بزرگ دست یافت. حتی می‌توان با زحمت، کارهای بزرگ و دشوار را انجام داد.
در مرگ، غفلت تو سرایت نمی کند
پروای سرمه نیست صدای رحیل را
هوش مصنوعی: در مرگ، غفلت و بی‌توجهی تو هیچ تاثیری ندارد و برایت مهم نیست که صدای رفتن چه احساسی را به همراه دارد.
باشد بهشت نقد، شهیدان اگر کنند
گلگونه عذار تو خون سبیل را
هوش مصنوعی: اگر برای شهیدان بهشت را به عنوان پاداش حاضر کنیم، چهره‌ی زیبای تو را می‌سازند از خون خود.
آخر سیاه بختی مجنون عزیز کرد
بر چهره زنان عرب، خال نیل را
هوش مصنوعی: در نهایت، بدبختی مجنون باعث شد که زن‌های عرب، خال نیل را بر چهره‌های خود بگذارند و این کار برای آن‌ها به یک نشانه زیبایی تبدیل شود.
ای آن که شد ترا به نکویی بلند نام
مشمار سهل، نعمت ذکر جمیل را
هوش مصنوعی: ای کسی که به خاطر خوبی و نیکویی‌ات نامت بلند مرتبه شده است، نعمت یاد خوب را آسان مگیر.
کی نیل چشم زخم شود یوسف مرا؟
مشاطه گر به کار برد رود نیل را
هوش مصنوعی: کی به زخم چشم دیگران، یوسف من دچار آسیب خواهد شد؟ آیا آرایشگری که به زیبایی او رسیدگی می‌کند، به نیل (آب نیلگون) متکی است؟
آزاده ای که تلخی احسان کشیده است
صائب به از کریم شمارد بخیل را
هوش مصنوعی: آزاده‌ای که فداکاری و زحمات دیگران را با تلخی احساس کرده است، بهتر از آن است که سخاوت و generosity یک بخیل را بپذیرد.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۷۱۶ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1397/10/24 00:12
حبیب

سلام شعر بسیار سنگین و موزونی از صاعب مطرح شده.
بیت اول عارف یعنی دانا،متاعبت یعنی پیروی کردن
مشاطه در اخرین ابیات یعنی ارایش کردن و وزین کردن
دوستان اگر کسی راجع به این شعر شرحی داره خوشحال میشوم بشنوم

1401/01/08 12:04
غبار ره

در بیت آخر تلخی احسان چشیدنی است یا کشیدنی؟