گنجور

غزل شمارهٔ ۷۰

شد غرورِ حسن از خط بیش آن طناز را
بوی این ریحان گران‌تر کرد خوابِ ناز را
انتظارِ صید دارد زاهدان را گوشه‌گیر
نیست از سیری، ز دنیا چشم‌بستن باز را
در هوای رستگاری نیست بال‌افشانیم
می‌کنم از بال بیرون قوّتِ پرواز را
آنچنان کز برگِ گل گردید رسوا بوی گل
پردهٔ بسیارِ من بی‌پرده کرد این راز را
از هدف گردِ خدنگِ گرم‌رو ظاهر شود
هست خاکستر ز دلها شعلهٔ آواز را
نیست پروا عشق را از نخوتِ اربابِ عقل
مستیِ کبکان فزاید جرأتِ شهباز را
کرد صائب عیبجویان را به کم‌حرفی خموش
از خموشی شمع می‌بندد دهانِ گاز را

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۷۰ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1399/04/30 12:06
مظفر محمدی الموتی خشکچالی

بیت پنجم «خدنگ گر مرو» به صورت ذیل، اصلاح شود:
از هدف، گرد «خدنگ گرم‌رو»، ظاهر شود / هست خاکستر ز دل‌ها، شعله‌ی آواز را
مظفر محمدی الموتی