گنجور

غزل شمارهٔ ۶۸۷۶

ز من مدار توقع سخن از انجمنی
که نیست باعث گفتار چشم خوش سخنی
به گرد چهره خوبان چو زلف سیری کن
مکن چو خال قناعت به گوشه دهنی
به شوخی تو چراغی درین شبستان نیست
که هم در انجمنی هم برون انجمنی
ز طوطیی نتوان بود کمتر ای بلبل
تو هم ز بال و پر خویش سبز کن چمنی
چنان ز عشق تو ویران شدم که نتوان ساخت
اگر ضرور شود، از زبان من سخنی
مکش زیاد وطن آه، کاین همان وطن است
که از لباس به یوسف نداد پیرهنی
ز اشک و آه ضعیفان خاکسار بترس
که بود مشرق طوفان تنور پیرزنی
شکست قدر شکر را به گفتگو صائب
که دیده است چنین طوطی شکرشکنی؟

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ز من مدار توقع سخن از انجمنی
که نیست باعث گفتار چشم خوش سخنی
هوش مصنوعی: از من توقع نداشته باش که از انجمنی سخن بگویم که وجود ندارد، چرا که زیبایی کلام در گفتگویی خوب و دلنشین است.
به گرد چهره خوبان چو زلف سیری کن
مکن چو خال قناعت به گوشه دهنی
هوش مصنوعی: به دور چهره زیباها قدم بزن و با خوشحالی به تماشایشان بنشین، اما مانند خال قناعت که به گوشه لب نشسته، محدود و کم‌فرصت نباش.
به شوخی تو چراغی درین شبستان نیست
که هم در انجمنی هم برون انجمنی
هوش مصنوعی: در این شب تار، چراغی وجود ندارد که هم در جمع باشد و هم خارج از جمع.
ز طوطیی نتوان بود کمتر ای بلبل
تو هم ز بال و پر خویش سبز کن چمنی
هوش مصنوعی: بلبل عزیز، تو هم مثل طوطی نباید کم‌تر از خودت را نشان دهی. پر و بال خود را به کار بگیر و دشت و چمنی سرسبز بساز.
چنان ز عشق تو ویران شدم که نتوان ساخت
اگر ضرور شود، از زبان من سخنی
هوش مصنوعی: من به حدی از عشق تو ویران و خراب شده‌ام که اگر هم لازم باشد، نمی‌توانم حتی یک کلمه از زبانم بگویم.
مکش زیاد وطن آه، کاین همان وطن است
که از لباس به یوسف نداد پیرهنی
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که نباید به زادگاه خود زیاد افسوس خورد، زیرا این همان سرزمینی است که هنگام نیاز به یوسف، حتی پیراهنی هم به او ندادند. در واقع، اشاره دارد به بی‌مهری و سختی‌هایی که در وطن ممکن است وجود داشته باشد.
ز اشک و آه ضعیفان خاکسار بترس
که بود مشرق طوفان تنور پیرزنی
هوش مصنوعی: از ناله و گریه انسان‌های ضعیف و بی‌پناه هراس داشته باش، چرا که آنها می‌توانند باعث بروز مشکلات و بحران‌های بزرگ شوند، مانند طوفانی که از دل خاکستر به‌وجود می‌آید.
شکست قدر شکر را به گفتگو صائب
که دیده است چنین طوطی شکرشکنی؟
هوش مصنوعی: شکست در قدر شکر به معنای این است که وقتی شکر و نعمت‌ها از دست می‌رود، باید درباره آن با هم صحبت کنیم. صائب که به این موضوع توجه کرده، سوال می‌کند: آیا ما واقعا می‌دانیم چه کسانی مثل طوطی که مدام شکایت می‌کند، از این نعمت‌ها استفاده کرده‌اند و حالا به دنبال آن هستند که چرا دیگر نیستند؟