غزل شمارهٔ ۶۸۷۰
گذشت عمر و تو مست شراب گلرنگی
دمید صبح و تو چون سبزه در ته سنگی
دید پرده گوش فلک ز ناله صور
همان تو گوش بر آواز نغمه چنگی
به پرتوی و نسیمی ز هم فرو ریزی
سبک رکاب چو بو، بی ثبات چون رنگی
زمین به خشک پلنگ تو تنگ میدان است
به ماه در جدل و با ستاره در جنگی
ز دیدن تو خورد بر هم آبگینه و آب
غبار آینه اهل دید چون زنگی
اگرچه روی زمین نیلی از گرانی توست
چو برگ کاه به میزان عقل بی سنگی
گواه مردی آزادگان دم و قدم است
درین دو پله تو نامرد گنگی و لنگی
ز داغ لاله زمین دلت سیاهترست
به چهره چون ورق لاله گرچه خوش رنگی
ز بار حرص نداری قرار بر یک جا
گران و پر حرکت همچو آسیا سنگی
به دیده همه عالم چو خار ناسازی
به لقمه همه کس ناگوار چون سنگی
چو دست پیش تو دارد کسی گره گردی
ولی به وقت خراش دل آهنین چنگی
مکن چو اهل کرم دعوی فراخ دلی
که همچو دایره خلق مفلسان تنگی
ز نه سپهر گذشتند گرم رفتاران
تو سست عزم همان در شمار فرسنگی
نوای زاغ درین باغ نیست بی تائثیر
تو بی اثر چه نوایی، کدام آهنگی؟
ز ناله تو دل سنگ آب شد صائب
مگر به عارف خاک فرج هم آهنگی؟
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گذشت عمر و تو مست شراب گلرنگی
دمید صبح و تو چون سبزه در ته سنگی
هوش مصنوعی: زمان با سرعت سپری شد و تو در لذت شراب رنگین غرق بودی، در حالی که صبح فرا رسیده و تو مانند سبزهای در انتهای صخرهای به نظر میرسی.
دید پرده گوش فلک ز ناله صور
همان تو گوش بر آواز نغمه چنگی
هوش مصنوعی: چشم آسمان، صدای نالهی صور را میبیند و همینطور تو، گوش به نغمهی چنگ سپردهای.
به پرتوی و نسیمی ز هم فرو ریزی
سبک رکاب چو بو، بی ثبات چون رنگی
هوش مصنوعی: در این شعر به تصویر کشیده شده که با تابش نور و وزش نسیم، ما را به آرامش و سبکی میرساند. مانند گلی که به آرامی در نسیم با خلوص و بیثباتی حرکت میکند، احساس میشود که موجودات در حال تغییر و ناپایداری هستند. این تصویرگری به معنای ناپایداری و تحولات زندگی اشاره دارد.
زمین به خشک پلنگ تو تنگ میدان است
به ماه در جدل و با ستاره در جنگی
هوش مصنوعی: زمین برای تو که چون پلنگی چابک و نیرومند هستی، تنگ و محدود است؛ تو با ماه در جدل و با ستارهها در جنگی، به این معنی که در تلاش و رقابت برای نمایش قدرت و زیبایی خود هستی.
ز دیدن تو خورد بر هم آبگینه و آب
غبار آینه اهل دید چون زنگی
هوش مصنوعی: وقتی تو را میبینم، شفافیت و زیبایی آینه دچار مشکل میشود و زنگار میگیرد. مانند آنکه دیدن تو برای اهل نظر و بینش، تأثیری عمیق و شگفتانگیز دارد.
اگرچه روی زمین نیلی از گرانی توست
چو برگ کاه به میزان عقل بی سنگی
هوش مصنوعی: هرچند که در دنیا بار سنگینی به دوش داری، ولی مانند برگ کاه بر اساس منطق و عقل، بیوزن و سبکی هستی.
گواه مردی آزادگان دم و قدم است
درین دو پله تو نامرد گنگی و لنگی
هوش مصنوعی: شخصیت یک مرد آزاد در رفتار و گفتار او نمایان میشود. در این دو مرحله، تو بیعمل و ناتوانی هستی.
ز داغ لاله زمین دلت سیاهترست
به چهره چون ورق لاله گرچه خوش رنگی
هوش مصنوعی: دلت از درد لاله به شدت تیره و غمگین است، حتی اگر چهرهات زیبا و رنگین باشد.
ز بار حرص نداری قرار بر یک جا
گران و پر حرکت همچو آسیا سنگی
هوش مصنوعی: از شدت طمع و آزمندی، آرامش نداری و مانند آسیای سنگی، مدام در حال حرکت و بیقرار هستی.
به دیده همه عالم چو خار ناسازی
به لقمه همه کس ناگوار چون سنگی
هوش مصنوعی: اگر تو را به چشم همه دنیا کمارزش بدانند، مانند خار به شمار میآیی و اگر در نظر دیگران به اندازه یک لقمه ناگوار و بیارزش باشی، مانند سنگ احساس بیفایدهای خواهی داشت.
چو دست پیش تو دارد کسی گره گردی
ولی به وقت خراش دل آهنین چنگی
هوش مصنوعی: اگر کسی در برابر تو دستش را دراز کند و از تو درخواست کند، باید با مهربانی و گره خوردن به او پاسخ دهی. اما وقتی دلش زخمی شد، باید با چنگ و دندان از خودت دفاع کنی.
مکن چو اهل کرم دعوی فراخ دلی
که همچو دایره خلق مفلسان تنگی
هوش مصنوعی: بهتر است ادعای سخاوت و فراخی دل نکنید، زیرا مثل دایرهای که محدود است، انسانهای بیبضاعت نیز ظرفیت و امکانات محدودی دارند.
ز نه سپهر گذشتند گرم رفتاران
تو سست عزم همان در شمار فرسنگی
هوش مصنوعی: برخی از انسانها با اعتماد به نفس و تلاش بسیار بر مشکلات فائق میآیند و از موانع عبور میکنند، اما افرادی که عزم و اراده قوی ندارند، به راحتی در مسیر خود به بنبست میرسند و نمیتوانند به هدفهای دور خود دست یابند.
نوای زاغ درین باغ نیست بی تائثیر
تو بی اثر چه نوایی، کدام آهنگی؟
هوش مصنوعی: صدای زاغ در این باغ بدون تأثیر تو نیست. بدون تأثیر تو، هیچ صدایی معنا ندارد و هیچ آهنگی ارزش شنیدن ندارد.
ز ناله تو دل سنگ آب شد صائب
مگر به عارف خاک فرج هم آهنگی؟
هوش مصنوعی: از گریه و ناله تو دل سخت مانند سنگ نرم و لطیف شده است، آیا ممکن است که دل عارف نیز به خاطر کسب آرامش و رهایی از مشکلات، به این نرمی و همآهنگی برسد؟