گنجور

غزل شمارهٔ ۶۸۵۰

دل مرا به نگاهی ز من برآوردی
سخن نکرده مرا از سخن برآوردی
به روی گرم، دو صد شمع پای در گل را
نفس گداخته از انجمن برآوردی
چه سروها و چه شمشادها موزون را
به یک نسیم خرام از چمن برآوردی
به یک اشاره شهیدان غرقه در خون را
چو آفتاب ز صبح کفن برآوردی
ز میوه های بهشتی، هزار زاهد را
به جلوه دادن سیب ذقن برآوردی
به بوی زلف معنبر، غزال مشکین را
چو نافه موی کشان از ختن برآوردی
دل رمیده چه باشد، که ماه کنعان را
به شیوه های غریب از وطن برآوردی
گرفت شعله حسن تو رنگ نیلوفر
بنفشه تا ز گل و یاسمن برآوردی
به آب و رنگ عقیق تو چشم بد مرساد!
که خون ز چشم سهیل یمن برآوردی
عنان به خامه آتش زبان مده صائب
که دود از دل اهل سخن برآوردی

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دل مرا به نگاهی ز من برآوردی
سخن نکرده مرا از سخن برآوردی
هوش مصنوعی: دل من را با یک نگاه خود تحت تاثیر قرار دادی و بدون اینکه چیزی بگویم، مرا از سخن گفتن بازداشتی.
به روی گرم، دو صد شمع پای در گل را
نفس گداخته از انجمن برآوردی
هوش مصنوعی: در یک فضا و جمعی پر از زیبایی، چهره‌ای دلنشین و گرم وجود دارد که همچون شمع‌های روشن، درخشندگی و زندگی خاص خود را به نمایش می‌گذارد و با وجود دشواری‌ها و موانع، از دل آن فضا قدرت و انرژی مثبت را به سمت بیرون می‌فرستد.
چه سروها و چه شمشادها موزون را
به یک نسیم خرام از چمن برآوردی
هوش مصنوعی: چقدر زیباست که در یک نسیم ملایم، درختان سرسبز و خوش‌قامت از چمن بلند شوند و به آرامی تکان بخورند.
به یک اشاره شهیدان غرقه در خون را
چو آفتاب ز صبح کفن برآوردی
هوش مصنوعی: با یک حرکت، شهیدانی که در خون خود غوطه‌ور بودند، مانند آفتاب در صبح از کفن خود بیرون آمدند.
ز میوه های بهشتی، هزار زاهد را
به جلوه دادن سیب ذقن برآوردی
هوش مصنوعی: با نشان دادن سیب زیبایی در دو دست، هزار عابد را به تماشا واداشتی.
به بوی زلف معنبر، غزال مشکین را
چو نافه موی کشان از ختن برآوردی
هوش مصنوعی: به خاطر عطر زلف خوشبو، غزالی که به رنگ مشک است، مانند پرده‌ای از موی نرم و لطیف، از سرزمین ختن بیرون آمدی.
دل رمیده چه باشد، که ماه کنعان را
به شیوه های غریب از وطن برآوردی
هوش مصنوعی: دل نگران و سرگردان چه می‌تواند بگوید، وقتی که ماه زیبای کنعان را به روش‌های عجیب از سرزمینش دور کردی.
گرفت شعله حسن تو رنگ نیلوفر
بنفشه تا ز گل و یاسمن برآوردی
هوش مصنوعی: شعله زیبایی تو رنگ گل نیلوفر بنفش را به خود گرفته است، تا آنجا که از گل و یاسمن نیز سر برآورده‌ای.
به آب و رنگ عقیق تو چشم بد مرساد!
که خون ز چشم سهیل یمن برآوردی
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی از زیبایی و جذابیت عقیق و قدرت آن در جذب نگاه‌ها اشاره دارد. شاعر به آب و رنگ دلربای عقیق اشاره می‌کند و از آن می‌خواهد که از چشم‌های بد دور بماند. همچنین به ماجرای خون‌ریزی ستاره «سهیل» در یمن اشاره دارد که نشان‌دهنده‌ی اثرات منفی و تلخی نگاه بد است. به عبارت دیگر، شاعر در این بیت می‌خواهد بر این نکته تأکید کند که زیبایی باید از چشم‌های ناپاک دور باشد تا آسیب نبیند.
عنان به خامه آتش زبان مده صائب
که دود از دل اهل سخن برآوردی
هوش مصنوعی: بی‌دقتی در گفتار و نوشتار را نکهانی نکن، زیرا ممکن است درد و رنج کسی را آشکار کند.