گنجور

غزل شمارهٔ ۶۸۳۷

چه به هر سوی چو کوران به عصا می بینی؟
چاه زیر قدم توست چو وا می بینی
یک کف خاک ز تردامنیت خشک نماند
تو همان لغزش خود را ز قضا می بینی
بر زر و جامه بود چشم تو از نور و صفا
پشت از آیینه و از کعبه قبا می بینی
اعتقاد تو به زر بیشتر از اعجازست
فال مصحف پی تذهیب طلا می بینی
چشم ما بر هنر و چشم تو بر عیب بود
ما ز آیینه صفا و تو قفا می بینی
به تو خواهند نظر کرد به فردا در حشر
به همان چشم که امروز به ما می بینی
گوش را کر کن و بشنو که چها می شنوی
دیده بر بند و نظر کن که چها می بینی
می توان رفت به یک چشم پریدن تا مصر
تو ز کوته نظری راه صبا می بینی
خنده چون گل به تهیدستی خاشاک مزن
که ز دمسردی ایام سزا می بینی
صائب آن به که خطا را نگزینی به صواب
چون درین دار مکافات جزا می بینی

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چه به هر سوی چو کوران به عصا می بینی؟
چاه زیر قدم توست چو وا می بینی
هوش مصنوعی: آیا به اطراف خود به طور کورکورانه نگاه می‌کنی؟ زیر پایت چاهی وجود دارد، در حالی که فکر می‌کنی همه‌چیز را خوب می‌بینی.
یک کف خاک ز تردامنیت خشک نماند
تو همان لغزش خود را ز قضا می بینی
هوش مصنوعی: هیچ قسمتی از خاک دامن تو خشک و بی‌حالت نمی‌ماند؛ تو تنها لغزش خود را در تقدیر می‌بینی.
بر زر و جامه بود چشم تو از نور و صفا
پشت از آیینه و از کعبه قبا می بینی
هوش مصنوعی: چشم تو به زیبایی و نور می‌درخشد، مثل زری که در نور صاف است و پشت تو مانند آینه می‌درخشد، گویی با لباسی که از کعبه آمده است، زیبایی‌ات را به نمایش می‌گذارد.
اعتقاد تو به زر بیشتر از اعجازست
فال مصحف پی تذهیب طلا می بینی
هوش مصنوعی: باور تو به ثروت و زر بیشتر از معجزات مذهبی است، چنانکه در کتاب‌های مقدس فقط درخشندگی طلا را می‌بینی.
چشم ما بر هنر و چشم تو بر عیب بود
ما ز آیینه صفا و تو قفا می بینی
هوش مصنوعی: چشم ما به زیبایی‌ها و هنرها خیره بود، اما تو تنها عیوب را می‌دیدی. ما از آیینه‌ی خودش و صفای آن صحبت می‌کردیم و تو تنها به پشت‌صحنه و نقص‌ها توجه داشتی.
به تو خواهند نظر کرد به فردا در حشر
به همان چشم که امروز به ما می بینی
هوش مصنوعی: در روز قیامت، مردم به تو همان‌طور نگاه خواهند کرد که امروز به ما نگاه می‌کنند.
گوش را کر کن و بشنو که چها می شنوی
دیده بر بند و نظر کن که چها می بینی
هوش مصنوعی: گوش‌هایت را به چیزهای حاشیه‌ای مشغول نکن و توجه کن ببین چه صداهایی در اطرافت وجود دارد. چشمانت را ببند و به دقت نگاه کن ببین چه چیزهایی را می‌توانی مشاهده کنی.
می توان رفت به یک چشم پریدن تا مصر
تو ز کوته نظری راه صبا می بینی
هوش مصنوعی: می‌توان به راحتی با یک حرکت چشم، به دنیایی دور سفر کرد، اما تو به دلیل دیدگاه محدودت نمی‌توانی زیبایی‌های سرزمین‌های دور مانند مصر را مشاهده کنی.
خنده چون گل به تهیدستی خاشاک مزن
که ز دمسردی ایام سزا می بینی
هوش مصنوعی: خندیدن مانند گل است، پس در شرایط سخت و بی‌پولی، به کسانی که در درد و رنج هستند، زور نزن و آزارشان نده. زیرا در این روزگار سرد و سخت، تو نیز با مشکلات مواجه هستی و پاسخ آن را خواهی دید.
صائب آن به که خطا را نگزینی به صواب
چون درین دار مکافات جزا می بینی
هوش مصنوعی: بهتر است کسی که در زندگی با اشتباهات مواجه می‌شود، خطاها را نادیده نگیرد و به درستی‌ها توجه کند؛ زیرا در این دنیا نتیجه‌ی اعمال هر فرد به وضوح قابل مشاهده است.