غزل شمارهٔ ۶۸۳۶
چند چون چشم هوسناک به هر سو بینی؟
جمع شو تا هم از آیینه خود رو بینی
دیده بر شست گشا، چند ز کوته نظری
تیر مژگان ز کمانخانه ابرو بینی؟
حسن لیلی نبود پرده نشین ای مجنون
چند بنشینی و بر دیده آهو بینی؟
بالغ آن روز شود جوهر بینایی تو
که تو این دایره را چشم سخنگو بینی
گوی شو در خم چوگان سبکدست قضا
تا چو گردون سر خود در قدم او بینی
جنگ با گردش افلاک ز کوته نظری است
جنبش تیغ همان به که ز بازو بینی
تو که بر سینه الف می کشی از جلوه سرو
آه ازان روز که آن قامت دلجو بینی
صحبت جسم و روان زود ز هم می پاشد
این نه سروی است که دایم به لب جو بینی
کشتی شرم تو آن روز شود طوفانی
که نهان کرده خود را به ترازو بینی
می کنی دست طلب از مژه شوخ دراز
از تهی چشمی، اگر کاسه زانو بینی!
صائب از پرده افلاک قدم بیرون نه
تا چو خورشید دو صد لاله خود رو بینی
غزل شمارهٔ ۶۸۳۵: از خودی چشم بپوشان اگر اهل دینیغزل شمارهٔ ۶۸۳۷: چه به هر سوی چو کوران به عصا می بینی؟
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چند چون چشم هوسناک به هر سو بینی؟
جمع شو تا هم از آیینه خود رو بینی
هوش مصنوعی: چند بار میخواهی به هر چیزی که میبینی، تمایل داشته باشی؟ بهتر است یک جا جمع شوی تا بتوانی به درون خود و حقیقت خود نگاه کنی.
دیده بر شست گشا، چند ز کوته نظری
تیر مژگان ز کمانخانه ابرو بینی؟
هوش مصنوعی: چشم خود را باز کن و ببین که چقدر از کوتاهنظری دور هستی، آیا تیر نگاههای سحرآمیز و ابروهای کمانسان را نمیبینی؟
حسن لیلی نبود پرده نشین ای مجنون
چند بنشینی و بر دیده آهو بینی؟
هوش مصنوعی: ای مجنون! حسن لیلی دیگر آنقدر در پرده پنهان نیست، پس چرا مدتها نشستی و فقط زیبایی را از دور میبینی؟
بالغ آن روز شود جوهر بینایی تو
که تو این دایره را چشم سخنگو بینی
هوش مصنوعی: در روزی که به کمال برسی، قدرت درک و بیناییات به حدی میرسد که میتوانی این جهان را با چشمی آگاه و هوشمند ببینی.
گوی شو در خم چوگان سبکدست قضا
تا چو گردون سر خود در قدم او بینی
هوش مصنوعی: بیا و در میدان بازی زندگی، با تسلط و سبکبالی قضا و قدر، شرکت کن تا تماشا کنی که چگونه جهان زیر پای او قرار دارد.
جنگ با گردش افلاک ز کوته نظری است
جنبش تیغ همان به که ز بازو بینی
هوش مصنوعی: جنگیدن با تغییرات و حرکتهای جهان نشاندهندهی کوتاهنگری است و بهتر است از قدرت بازو و اراده خود برای عمل استفاده کنی، نه فقط به تکیه بر چرخش و تغییرات طبیعی.
تو که بر سینه الف می کشی از جلوه سرو
آه ازان روز که آن قامت دلجو بینی
هوش مصنوعی: تو که زیباییهای خود را با ناز و عشوه نشان میدهی، وای بر آن روزی که او را از نزدیک ببینی و قد بلندش را بخواهی.
صحبت جسم و روان زود ز هم می پاشد
این نه سروی است که دایم به لب جو بینی
هوش مصنوعی: گفتوگو درباره جسم و روح زود از هم جدا میشود. این موضوع مثل این نیست که همیشه یک سرو را در کنار جوی آب ببینی.
کشتی شرم تو آن روز شود طوفانی
که نهان کرده خود را به ترازو بینی
هوش مصنوعی: زمانی که شرم تو آشکار شود، مانند کشتی طوفانی خواهد بود که وقتی خود را در ترازویی مینگرد، سرانجام آن را نشان میدهد.
می کنی دست طلب از مژه شوخ دراز
از تهی چشمی، اگر کاسه زانو بینی!
هوش مصنوعی: اگر با چشمان زیبا و شیطنتهای خاص به کسی نگاه کنی، و در آن نگاه چیزی جز خالی بودن نبینی، ممکن است احساس کنی که آن شخص خیلی چیزها از تو طلب میکند.
صائب از پرده افلاک قدم بیرون نه
تا چو خورشید دو صد لاله خود رو بینی
هوش مصنوعی: صائب میگوید که اگر از محدودیتهای آسمانی و دنیا خارج شوی و در زندگیات تغییراتی ایجاد کنی، مثل خورشید درخشان خواهی شد و زیباییها و استعدادهای زیادی را در خود خواهی دید.