گنجور

غزل شمارهٔ ۶۸۳۴

تا تو چون شانه دل چاک مهیا نکنی
پنجه در پنجه آن زلف چلیپا نکنی
بر کلاه خرد و هوش اگر می لرزی
به که نظاره آن قامت رعنا نکنی
روزگارت شود از آب گهر شیرین تر
چون صدف گر حذر از تلخی دریا نکنی
دست چون موج به گردن نکنی ساحل را
تا درین قلزم خونخوار کمر وانکنی
می شود درددل از سر به هوایان افزون
دفتر شکوه چو گل پیش صبا وانکنی
نقد اوقات عزیزست گرامی دارش
روز خود پوچ ز اندیشه فردا نکنی
رشته گوهر سنجیده عبرتها را
با خبر باش که ضایع به تماشا نکنی
خانه در چشم تو سازد چو مگس رو یابد
به که با مردم بی شرم مدارا نکنی
نشوی طعمه شاهین حوادث چون کبک
اگر از ساده دلی خنده بیجا نکنی
با دل چاک بساز ای صدف خام طمع
تا تو باشی دهن خود به گهر وانکنی!
نیست ممکن به تو دنیای دنی رو آرد
تا چو آزاده روان پشت به دنیا نکنی
می شود درد جگرسوز تو درمان صائب
از تنک ظرفی اگر فکر مداوا نکنی

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا تو چون شانه دل چاک مهیا نکنی
پنجه در پنجه آن زلف چلیپا نکنی
هوش مصنوعی: تا زمانی که تو مانند شانه، دل را برای در آغوش کشیدن آماده نکنی، نمی‌توانی دستانت را در میان آن زلف‌های پیچیده و زیبا فرو ببری.
بر کلاه خرد و هوش اگر می لرزی
به که نظاره آن قامت رعنا نکنی
هوش مصنوعی: اگر بر عقل و فهم خود شک داری و به تردید افتاده‌ای، بهتر است که به آن شخصیت زیبا و باوقار نگاه نکنی.
روزگارت شود از آب گهر شیرین تر
چون صدف گر حذر از تلخی دریا نکنی
هوش مصنوعی: اگر بخواهی زندگی‌ات به مانند مرواریدهایی با طعم شیرین از آب باشد، باید از تلخی‌های زندگی دوری کنی، مانند صدفی که از دریا دوری می‌گزیند.
دست چون موج به گردن نکنی ساحل را
تا درین قلزم خونخوار کمر وانکنی
هوش مصنوعی: اگر دستت را مانند موج به گردن نگیری، نمی‌توانی به ساحل برسی و در این دریای خطرناک و پرخطر از کمر خودت محافظت کنی.
می شود درددل از سر به هوایان افزون
دفتر شکوه چو گل پیش صبا وانکنی
هوش مصنوعی: می‌توانی از دل‌مشغولی‌هایت بکاهی و همچون گلی در حضور نسیم، شکایت‌های خود را بیان کنی، اما نباید از این کار دست بکشی.
نقد اوقات عزیزست گرامی دارش
روز خود پوچ ز اندیشه فردا نکنی
هوش مصنوعی: وقت خود را گرانبها بشمار و آن را جدی بگیر. روز خود را به فکر کردن درباره فردا ناامید نکن و از آن لذت ببر.
رشته گوهر سنجیده عبرتها را
با خبر باش که ضایع به تماشا نکنی
هوش مصنوعی: به نکات و تجربیات ارزشمند زندگی دقت کن و آنها را از دست نده، زیرا تماشای بی‌فایده و سطحی می‌تواند تو را از یادگیری بازدارد.
خانه در چشم تو سازد چو مگس رو یابد
به که با مردم بی شرم مدارا نکنی
هوش مصنوعی: خانه‌ای که در چشم تو می‌سازد مانند مگس است؛ به جایی می‌نشیند که با مردم بی‌شرم رفتار خوبی نداشته باشی.
نشوی طعمه شاهین حوادث چون کبک
اگر از ساده دلی خنده بیجا نکنی
هوش مصنوعی: اگر بخواهی در برابر مشکلات و سختی‌ها آسیب‌پذیر نباشی، باید از سادگی و بی‌احتیاطی پرهیز کنی. نباید به خاطر بی‌دقتی و خنده‌های نابجا، خود را در معرض خطر قرار دهی.
با دل چاک بساز ای صدف خام طمع
تا تو باشی دهن خود به گهر وانکنی!
هوش مصنوعی: با دل شکسته‌ای، ای صدف که هنوز ناپخته‌ای، بساز؛ تا زمانی که تو به دریای گرانبها وصلی، دیگر به خودت لطمه نزن!
نیست ممکن به تو دنیای دنی رو آرد
تا چو آزاده روان پشت به دنیا نکنی
هوش مصنوعی: نمی‌توان به تو دنیای مادی و فانی را ارائه داد تا تو به‌عنوان یک انسان آزاد، پشت به آن کنی و از آن فاصله بگریزی.
می شود درد جگرسوز تو درمان صائب
از تنک ظرفی اگر فکر مداوا نکنی
هوش مصنوعی: اگر به درمان درد سوزان دل خود فکر نکنی، هیچ گاه نمی‌توانی از آن رنج رهایی یابی، حتی اگر بهترین داروها را در دست داشته باشی.