غزل شمارهٔ ۶۸۱۱
رخصت بوسه اگر از لب جامی داری
تلخ منشین که عجب عیش مدامی داری
سرفرازان جهان جمله سجود تو کنند
در حریم دل اگر راه سلامی داری
اگر از داغ جنون یافته ای مهر قبول
چشم بد دور که خوش ماه تمامی داری
گوشه ای گر به کف آورده ای از ملک رضا
باش آسوده که شایسته مقامی داری
ای عقیق از من لب تشنه فراموش مکن
که درین دایره امروز تو نامی داری
سرو از دایره حکم تو بیرون نرود
تا تو چون فاختگان حلقه دامی داری
بسته ای در گره از ساده دلی دوزخ را
در سر خود اگر اندیشه خامی داری
چون گره شد به گلو لقمه غم باده طلب
به حلالی خور اگر آب حرامی داری
ای صبا چشم من از آمدنت روشن شد
مگر از یوسف گم کرده پیامی داری؟
برخوری زان لب میگون که چو صهبای صبوح
در رگ و ریشه جان طرفه خرامی داری
صائب این آن غزل حافظ مشکین نفس است
بشنو ای خواجه اگر زان که مشامی داری
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
رخصت بوسه اگر از لب جامی داری
تلخ منشین که عجب عیش مدامی داری
هوش مصنوعی: اگر مجاز به بوسه از لب جامی هستی، تلخکام نباش؛ چون زندگی خوشیهای زیادی در پیش داری.
سرفرازان جهان جمله سجود تو کنند
در حریم دل اگر راه سلامی داری
هوش مصنوعی: تمام چهرههای بزرگ و محترم دنیا در برابر تو خضوع و فروتنی دارند، اگر در دل تو راهی برای سلام و درود وجود داشته باشد.
اگر از داغ جنون یافته ای مهر قبول
چشم بد دور که خوش ماه تمامی داری
هوش مصنوعی: اگر از عشق و جنون دچار شدهای، پس از محبتت مطمئن باش و چشمهای حسود را دور نگهدار، زیرا زیبایی و جذابیت تو تمامعیار است.
گوشه ای گر به کف آورده ای از ملک رضا
باش آسوده که شایسته مقامی داری
هوش مصنوعی: اگر گوشهای از سرزمین رضایت را به دست آوردهای، میتوانی با آرامش زندگی کنی چون شایسته مقام و مرتبهای هستی.
ای عقیق از من لب تشنه فراموش مکن
که درین دایره امروز تو نامی داری
هوش مصنوعی: ای عقیق، لطفاً مرا که تشنهام فراموش نکن، زیرا در این دایره، امروز تو جایگاه و نامی ویژه داری.
سرو از دایره حکم تو بیرون نرود
تا تو چون فاختگان حلقه دامی داری
هوش مصنوعی: سرو نمیتواند از قید فرمان تو خارج شود، چرا که تو مانند پرندگان حواص دامی برای او داری.
بسته ای در گره از ساده دلی دوزخ را
در سر خود اگر اندیشه خامی داری
هوش مصنوعی: اگر به سادگی و بیتجربگی خود توجه کنی، ممکن است از روی نادانی، مشکلات و دردسرهای بزرگتری را به زندگیات راه بدهی.
چون گره شد به گلو لقمه غم باده طلب
به حلالی خور اگر آب حرامی داری
هوش مصنوعی: وقتی غم و نگرانی به تو فشار میآورد، به جای اینکه از راههای نامناسب به تسکین برسی، سعی کن از منابع حلال و درست استفاده کنی و اگر هم به چیزی ناپسند دسترسی داری، سعی کن آن را کنار بگذاری.
ای صبا چشم من از آمدنت روشن شد
مگر از یوسف گم کرده پیامی داری؟
هوش مصنوعی: ای نسیم، با آمدنت چشم من روشن شد. آیا از یوسف گمشده خبری برایم داری؟
برخوری زان لب میگون که چو صهبای صبوح
در رگ و ریشه جان طرفه خرامی داری
هوش مصنوعی: از آن لبان زیبا و شیرین نوشی بنوش که مانند شراب خوشگوار، در زندگی و وجود تو جاری است و زیباییات شگفتانگیز است.
صائب این آن غزل حافظ مشکین نفس است
بشنو ای خواجه اگر زان که مشامی داری
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی به اهمیت شنیدن و درک احساسات عمیق شعر میپردازد. شاعر به شنوندهای که ذوق و احساس لطیفی دارد، اشاره میکند که اگر قلب و گوشش آماده باشد، میتواند لذت کامل شعرهایی چون غزل حافظ را تجربه کند. به نوعی، او دعوت میکند تا از زیباییهای شعر و هنر بهرهمند شود و درک عمیقتری از آن پیدا کند.