غزل شمارهٔ ۶۸۱۰
پرده بردار ز رخسار که دیدن داری
سربرآور ز گریبان که دمیدن داری
منت خشک چرا می کشی از آب حیات؟
تو که قدرت به لب خویش مکیدن داری
چشم بد دور ز مژگان شکار اندازت
که بر آهوی حرم حق تپیدن داری
می چکد گرچه طراوت ز تو چون سرو بهشت
قامتی تشنه آغوش کشیدن داری
فکر تسخیر تو چون در دل عاشق گذرد؟
که در آیینه ز خود فکر رمیدن داری
می کنم رحم به دلسوختگان ای لب یار
گر بدانی که چه مقدار مکیدن داری
صائب این پنبه آسودگی از گوش برآر
اگر از ما هوس ناله شنیدن داری
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
پرده بردار ز رخسار که دیدن داری
سربرآور ز گریبان که دمیدن داری
هوش مصنوعی: چهرهات را از پشت پرده بردار تا بتوانم تو را ببینم و خود را از گریبان بیرون بیاور تا بتوانم نفسی تازه کنم.
منت خشک چرا می کشی از آب حیات؟
تو که قدرت به لب خویش مکیدن داری
هوش مصنوعی: چرا از آب حیات، که زندگی و انرژی به تو میدهد، خود را محروم میکنی؟ تو که میتوانی با لبهای خود این زندگی را بچشی و از آن بهرهمند باشی.
چشم بد دور ز مژگان شکار اندازت
که بر آهوی حرم حق تپیدن داری
هوش مصنوعی: چشمانت را از گناه دور نگهدار، زیرا آنها قدرت جذب کردن دارند و تو با دلباختگی به مکانهای مقدس توجه میکنی.
می چکد گرچه طراوت ز تو چون سرو بهشت
قامتی تشنه آغوش کشیدن داری
هوش مصنوعی: اگرچه از تو طراوت و زیبایی میریزد، اما تو مانند سروی در بهشت هستی که تشنه آغوش هستی و به محبت نیاز داری.
فکر تسخیر تو چون در دل عاشق گذرد؟
که در آیینه ز خود فکر رمیدن داری
هوش مصنوعی: چطور میتواند خیال تسخیر تو در دل عاشق بگذرد، در حالی که او در آینه به خود فکر فرار کردن را دارد؟
می کنم رحم به دلسوختگان ای لب یار
گر بدانی که چه مقدار مکیدن داری
هوش مصنوعی: من به دلسوختگان رحم میکنم، ای لب دوست، اگر میدانستی که چقدر نیاز به عشق و محبت داری.
صائب این پنبه آسودگی از گوش برآر
اگر از ما هوس ناله شنیدن داری
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که اگر تمایل به شنیدن ناله و درد و رنج دیگران داری، باید از آرامش و آسودگی خود چشمپوشی کنی و به واقعیتها و غمهای آنها توجه داشته باشی. شنیدن درد و رنج دیگران نیازمند توجه و آمادگی برای پذیرش سختیهاست.
حاشیه ها
1399/10/11 23:01
سیداکبرسلیمانی
در مصرع اول بیت یکی مانده به آخر " می کنم رحم به دلسوختگان ای لب یار " به نظرم " می کنی رحم به دلسوختگان ای لب یار " باشد. چرا که با توجه به مصرع دوم، با " می کنم..." معنی نمیده
می کنی رحم به دلسوختگان ای لب یار
گر بدانی که چه مقدار مکیدن داری